ابوالفضل محمد ابراهیمی: چرا تا بحث شادی مطرح میشود باید پای موسیقی بیاید وسط؟
بسم الله الرحمان الرحیم
موضوع شادی در دین اسلام در طول تاریخ مورد بحث بوده و نظرات بسیاری هم دراین باره وجود دارد و امروز هم بدلیل مسائل نامیمون پیش آمده و با هدف تبیین خیلی مختصر این موضوع من این نوشته را می نگارم انشاالله مورد پسند خداوند قرار بگیرد.
متاسفانه برخی فکر میکنند اسلام مخالف شادی هست و هرکس چهره اخمو و خشن تری داشته باشد مومن تر است! و عده ای نادان تر از این افراد میایند و میگویند هیچ شادی در اسلام مشکلی ندارد حتی رقص و موضوع اصلی ما یعنی موسیقی مبتذل (البته در هیچ نص جزئی از قرآن و سنت آیه و یا حدیثی را نمی یابی که موسیقی وشادی ورقص را حرام نموده باشد-و حتی علما رقصیدن مرد جلو همسرش را جائز میدانند- ودر مقابل در قواعد کلی ونصوص عام می بینیم که #پاکیزه هارا حلال و #پلیدی ها را حرام نموده است و #طیبات شامل هر چه که به حواس لذت برساند می شود)
اما چرا تا بحث شادی مطرح میشود باید پای موسیقی بیاید وسط؟شاید بگوید : متحجر خشک مغز! ما به آرامش نیاز داریم و موسیقی آرامش دهنده است و از نیازهای روزمره زندگی مدرن است و همه دنیا گوش میدهند!
میگویم صبر کن تا با علم مدرن پیش رویم نه با احساسات!
دیل کارنگى نویسنده شهیر آمریکایی در کتاب آیین زندگی مى نویسد:( امروزه جدیدترین علم یعنى روان پزشکى همان چیزهایى را تعلیم مى دهد که پیامبران به مردم مى آموختند زیرا آنان دریافته اند که داشتن یک #ایمان محکم، نگرانى، تشویش، هیجان و ترس را برطرف مى سازد.)
آری میخواهم بگویم ایمان.
اگر ما قبل از هر چیز در دل دانش آموزانمان ایمان بوجود بیاوریم دیگر نه آنها میخواهند و نه ما مجبوریم ، تن به موسیقی مبتذل در مدارس دهیم.
متاسفانه فهم بد ما از دین و پیام پیامبران باعث رفتار بد ما شده و نتیجه این رفتار ها ، به اصطلاح زدگی مردم از دین شده است. حالا تمنا میکنم بیاییم از امروز فقط به این چند خط از کتاب "شادی و آرامش از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه" که در مورد ارمغان دین گفته است ، در زندگیمان با توجه باشیم:
ارمغان دین براى بشر شادى، بهجت و سرور به معناى واقعى و عمیق آن مى باشد. دین هم بشر را با شادى واقعى آشنا کرده و هم راه رسیدن به آن و بهره مندى کامل از آن را پیش روى او نهاده است. خواندن دعایى با شور و حال و نمازى با حضور قلب، نجوایى شبانه و زمزمه اى عاشقانه، کمک به انسانى افتاده، نوازش یتیمى غمگین، سیر کردن گرسنه اى بینوا، زیارت بارگاه انسانى پاک، دیدار وابستگان و گفت و گو با دوستى صمیمى که همگى از سفارش هاى دین و تعالیم پرمحتواى آن است، همان سرور و نشاطى را به دنبال دارد که دیدن بهار طرب انگیز و صبح پرلطافت و قطره اى شبنم بر رخسار گل سرخ و زمزمه جویبار و وزش نسیم روح افزا...
✍ :ابوالفضل محمد ابراهیمی- فعال بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان هرمزگان