یادداشت دانشجومعلم حسین مولوی در پی اقدام فوتبالیست مهدی ترابی
(در فصل خطر، امیر را گم نکنید آن وسعت بی نظیر را گم نکنید
تنها ره نجات از علی می گذرد ای همسفران، غدیر را گم نکنید)
"تنها راه نجات کشور اطاعت از رهبری است"
تنها همین یک جمله کافی بود تا فرصت طلبانی که به دنبال عرض اندام بودند، بتوانند خودی نشان بدهند.و با تمام توان به یک فرد ارزشی که علاقه خود به رهبری و آرمان های انقلاب را بروز می دهد ،اهانت کنند و او را مورد هجمه های ناپسند و بی مورد قرار دهند و بگویند او ریاکار است و می خواهد از این رفتارش سودی ببرد .در صورتی که نه تنها این رفتار یا رفتار هایی به مانند این ریا نیست ،بلکه باور های فردی است که دوستان به قولاً روشنفکر دم از آن می زنند و از صبح تا شب دم از آزادی بیان می زنند، اما منظورشان از آزادی بیان آن آزادی بیانیست که منفعت آن ها را در بر داشته باشد و به قولی صدای رسای آنان شود.اما خدا نکند که یکی پیدا شود و مخالف آنان صحبت کند،چنان در بوق و کرنا می کنند که آهای مردم !کجایید و بیایید که این ها همه چیز را دارند سیاسی می کنند و فوتبال چه کار به سیاست دارد .
نمونه بارزش هم می توان به داستان وریا غفوری و مهدی ترابی اشاره کرد.
اولی در مورد چیزی صحبت کرد که اصلاً در موردش اطلاعاتی نداشت و فقط می خواست حرفی زده باشد و بگوید من هم هستم مردم و دوستان روشنفکر هم از او حمایت کنند و برایش دست بزنند.
امام زمانی که مهدی ترابی بیاید و از علایق و آرمان های دینی خود صحبت می کند، باید او را به صلابه کشید چرا؟!
چون از نظر آن ها حرفی سیاسی زده است و از رهبرش دفاع کرده است. در یک بازی ورزشی تصویری نشان داده است که بر روی پیراهنش جمله ایی کاملا درست و منطقی وبه زیبایی نقش بسته بود که اما به مذاق دوستان خوش نیامده است و تا توانسته اند به او توپیدند و حتی تهمت چاپلوسی به او زدند و گفتند او به دنبال معافیت از سربازی است و از بعضی جاها خط گرفته است که این کار را بکند و برای این کارش پاداش خوبی خواهد گرفت اما در مورد این هجمه ها می توان به سخن شهید اهل قلم شهید آوینی بزرگوار گریزی زد که فرمودند :《حزب اللهی اهل اطاعت و ولایت است و قدر نعمت می شناسد، فداکار است و از مرگ نمی ترسد و گوش به فرمان اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم سپرده است که چه شرفی ازین بالاتر.》
اما جالب است که در اروپا و غربی که این ها شبانه روز دم از آن حرف می زنند ،فردی مانند: محمد صلاح، فوتبالیست مشهور مصری می شود سمبل اسلام ناب محمدی، و فوتبال دوستان او را دوست دارند و از او به عنوان مسلمانی با اخلاق و مهربان یاد می کنند،اما در ایران این چنین افرادی را متملق و چاپلوس یاد می کنند و می گویند کارشان سیاسی است که واقعاً برای آن ها و نوع تفکرشان متاسفم .
امام عزیزم چه زیبا گفت:که (اگر دین ندارید آزاده باشید) و سخنی زیبا از خداوند یکتا و بزرگوار که براستی جوابی برای سخنان و رفتار های جبهه باطل است.
«آن ها دل هایی دارند که با آن نمی فهمند؛و چشمانی که با آن نمی بینندوگوش هایی که با آن نمی شوند.» (سوره مبارک اعراف،آیه 179)
دراخر؛
ای کاش، ذره ای از غیرت و شجاعت و وطن پرستی و وطن دوستی که مهدی ترابی و امثال مهدی ترابی ها دارند در وجود برخی مسئولین و سلبریتی ها وجود داشت و تنها در حدّ حرف نبودند.
به هر حال آقا مهدی پرچمت خیلی خیلی بالاست.
یادداشتی از دانشجو معلم بسیجی حسین مولوی