مرکز بسیج دانشجویی

یادداشت دانشجویی

آموزش و پروش بنگاه کار یابی نیست

نمایندگان مجلس و پیشنهاد دهندگان طرح های جذب و استخدام نیرو از مسیر غیر دانشگاه فرهنگیان بدانند، آموزش و پرورش بنگاه کاریابی نیست

"نمایندگان مجلس و پیشنهاد دهندگان طرح های جذب و استخدام نیرو از مسیر غیر دانشگاه فرهنگیان بدانند، آموزش و پرورش بنگاه کاریابی نیست"

معلمی حساس ترین، بنیادی ترین حرفه و امانتداری از فرزندان یک ملت است پس باید قبل و بعد از دوره های تربیت معلم صلاحیت ها و شایستگی های معلمی در فرد احصا شود تا بتواند به عنوان یک معلم و یک الگوی مناسب برای دانش آموزان ارائه گردد.

از حقوق هر فرد در جامعه تعلیم و تربیت مطلوب است که بخش اعظم آن از معلم کارامد و تربیت شده حاصل میگردد.

اما در دهه اخیر حدود 50 درصد ( حدود دویست هزار نفر) از نیرو ها از طریق قوانینی که تماما از مجلس شورای اسلامی گذشته وارد آموزش وپرورش شدند، نیرو هایی که غالبا نه برایشان آزمون سنجش صلاحیت های عمومی و تخصصی برگزار شده و نه دوره های دانشگاه فرهنگیان و از طرفی تنها31 درصد نیرو ها از طریق راه قانونی جذب معلم یعنی دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی به عنوان دانشجوی متعهد به خدمت وارد آموزش و پرورش شده اند.

سوال این است چرا معلم که به تعبیر مقام معظم رهبری افسران سپاه پیشرفت کشورند از راه های غیر اصولی و بر خلاف اسناد بالا دستی کشور از جمله سند تحول بنیادین، وارد آموزش و پرورش میشوند ؟ آیا حق دانش آموز نیست که از معلم شایسته و باکیفیت برخوردار باشد؟

متاسفانه شرایط به گونه ای شده که تصورات برآن می رود که فرآیند جذب و تربیت معلم نیازمند برنامه ریزی بلند مدت نیست و آسانتر از هر امری تلقی می شود. نمایندگان مجلس و پیشنهاد دهندگان طرح های جذب و استخدام نیرو از مسیر غیر دانشگاه فرهنگیان بدانند، آموزش و پرورش بنگاه کاریابی نیست که میخواهند فارغ التحصیلان جویای شغل دیگر دانشگاه ها را وارد آموزش و پرورش کنند. آیا پیشنهاد دهندگان این طرح ها حاضرند تربیت فرزندان خود را به دست نیرو هایی دهند که هیچ گزینشی و هیچ تربیتی بر آنها اعمال نشده؟

لازم به ذکر است مقام معظم رهبری در جلسه ی مدیران آموزش و پروروش در شهریور99 خطاب به مجلس تاکید کردند: که اینطور نباشد که یک جوری تصویب کنند که مثلا یک جمعی، یک وقت بی‌حساب به شکل برف‌انباری، همین جوری وارد آموزش و پرورش بشوند؛ این جوری مصلحت نیست. هر کاری انجام می‌گیرد، ورودی معلمین [باید] از طریق این دو دانشگاه باشد. اما همچنان شاهد پافشاری نمایندگان برای تصویب طرح هایی چون الحاق تبصره 11 به ماده 17 قانون تعیین تکلیف استخدام حق التدریس و... هستیم.

طرح هایی که در دهه اخیر نتونسته بهانه هایی چون کمبود معلم را رفع کند، در آینده هم نخواهند توانست بدین شکل مسئله کمبود معلم را رفع کند.

دغدغه ی ما این است این مدل جذب معلم عملا دانشگاه فرهنگیان را که بنا بود مرکز ثقل آموزش و پرورش باشد به حاشیه می راند و به مسیر فرعی مسیر تربیت معلم بدل شود.

در آخر از نمایندگان خواستاریم، طرح های پیشنهادی جایگزین را که جهت سازماندهی نیرو هایی که به علت سیاست های نادرست در آموزش و پرورش جذب شدند را مورد بررسی قرار دهند تا دیگر شاهد اینچنین نابسامانی هایی در زیر بنایی ترین دستگاه کشور نباشیم.

 

حسین حسینی، مسئول معاونت مطالبه گری و گفتمان سازی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان یزد