سخنان مهندس چهاربند درنشست تخصصی الگوهای جذب
گزارش اول (قسمت ۱)
"وای بر کم فروشان"
گاهی به جای برخورد عاقلانه با نگرانی ها و مشکلات، ترجیح می دهیم آن ها را نادیده بگیریم اما همیشه هم جواب نمی دهد. بعضی وقت ها هر چقدر هم که بخواهی خودت را به آن راه بزنی، نمی شود که نمی شود...
از ۴۰ سال طلایی پنجره جمعیتی در اختیار کشور، برای تثبیت پایه های استقلال و تربیت نفوسی که ضامن پیشرفت کشور باشند، ۲۳ سال را از دست داده ایم. ۲۳ سال با هر عملکرد خوب و بدی که تا حالا داشته ایم، گذشته است و این ۱۷ سال باقیمانده را هم بدتر از ۲۳ سال قبلی در حال هدر دادن هستیم.
این ها گزاره هایی از بخش پایانی نظرات آقای چهاربندی است، از نگران کننده ترین آمارها. البته حتما در ارائه آمار و ارقام مستند تحدی کردند! آمار و ارقامی که هر چند برای برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های تربیتی و آموزشی به شدت مورد نیاز هستند، اما علی رغم موجود بودن، انکار می شوند و به بهانه وجود نداشتنشان، شاهد تصمیماتی هستیم که برآمده از اراده ها و انگیزه هایی است که در جهت منافع کشور نیستند.
"صریح، روشن و مستند عرض می کنم...
جمعیت دانش آموزان ما مشخص است. جمعیت معلم های موجود ما که در سامانه کارمند ایران در اختیار دولت موجود است، مشخص است. نسبت این دو براساس سازمان اداری استخدامی که کتبا پذیرفته است موجود است و براساس این سه طبقه داده ما امروز بالغ بر "یک میلیون و ۲۰۰ هزار" نفر نیرو در آموزش و پرورش نیاز داریم ولی نیروی ما امروز در آموزش و پرورش بالغ بر "۸۶۰ هزار نفر" است و در نتیجه ما همین امروز "۳۴۰ هزار نفر" معلم کم داریم.
"از این "۳۴۰ هزار نفر" حدود "۹۰ هزار" را از طریق حق التدریس و خرید خدمات تأمین کردند، بالغ بر "۷۰ هزار نفر" معادل اضافه تدریس معلم های ما است و در نتیجه الان "۱۶۰ هزار" نیرو نداریم که یا معاون و مربی و مشاور بوده که نداریم یا معلم بوده که کلاس را ادغام کردیم.
و این کمبود نیرو یک مفهوم دارد؛ یعنی معادل "۱۶۰ هزار نفر" کمبود خدمات داریم، کمفروشی می کنیم و این ظلم به دانش آموز است و حقی است که باید داده می شده و نشده است.
این خیلی پدیده ی عجیبی است که اعدادی را می پذیرند(۲) مکتوب و خودشان را متولی آن اعداد می دانند، مکاتبه می کنند ولی پایبند همان اعداد نیستند."
پ.ن:
۱. مطالب داخل گیومه نقل قول مستقیم مهندس چهاربندی است.
۲. منظور ایشان سازمان های مرتبط است که سه طبقه داده مورد ادعای مهندس چهاربندی را تایید کرده اند.
گزارش اول (قسمت ۲)
"به آمارها سری بزنید"
شاید وقت آن رسیده باشد که در مورد آموزش و پرورش، به جای واکنش نشان دادن، کنش کنیم. پا را فراتر از آن قرار دهیم که پیوسته در موقعیت حساس کنونی قرار داشته باشیم و به فکر حل معضلات به شکل سریع و ساده باشیم. شاید وقت آن رسیده که برنامه ریزی کنیم نه برای انحلال و انهدام بلکه برای رشد و پیشرفت...
طبق صحبت های جناب آقای مهندس چهاربندی آمار موجود است:
"تا سال ۱۴۲۵
جمعیت دانش آموزی پیش بینی شده است و به تایید سازمان برنامه و بودجه رسیده است.
جمعیت معلمین نیز با احتساب دانشجویان فعلی، فارغ التحصیلان آینده و بازنشستگان آموزش و پرورش براساس سنوات خدمت موجود در سامانه های رسمی دولت، محاسبه شده است."
"بعد بگویند که تعداد دانش آموزان مشخص نیستند!
دانش آموزان مشخص است، جمعیت دانش آموزان تا ۱۴۲۵ با سازمان برنامه بودجه توافق کردیم، تایید شده بالغ بر "۱۶ میلیون" است که سهم غیر انتفاعی ها جداگانه است "۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار" نفر است به تفکیک دوره تحصیلی.
تعداد معلم ها کاملا مشخص است، نیازش، خروجی هایش... ما سال ۹۷ اعلام کردیم تا سال ۱۴۰۳ به استناد احکام حقوقی، حدود "۶۰۰ هزار نفر" بازنشسته می شود، به استناد احکام حقوقی که براساس قوانین سازمان مدیریت خدمات کشوری صادر شده است، نه سلیقه بنده و وزیر آموزش و پرورش."
"بنابراین می دانیم تا ۱۴۲۵ چند دانش آموز و چند معلم و چند کلاس نیاز داریم. اگر به سند تحول واقعا وفادارند و به حرمت معلمی و جایگاه آموزش و پرورش، طبق این دیتاهای مصوب موجود، دانشگاه فرهنگیان را تجهیز کنند؛ نسبت دانشجو به استاد، زیرساخت های فضایی، امکانات...
همین امروز بررسی کنید که در دانشگاه ها نسبت دانشجو به استاد در دانشگاه فرهنگیان الان کجاست؟ این نشان می دهد نگاه مسئولین در تخصیص، فرهنگیان آخر این رتبه است. سرانه دانشجویان شبانه روزی دانشگاه فرهنگیان دانشجو که شبانه روزی می شود فعالیت های فرهنگی بعد از ساعت تحصیل روزانه را دارد، تغذیه دارد، مسائل بهداشتی دارد و... چقدر است و با بقیه دانشگاه ها مقایسه کنید.
این تبعیض آشکار که نیازی به تفحص ندارد و نیازبه ذره بین ندارد، چرا از دید آقایان پنهان مانده؟ جز این که اعتقاد به تربیت معلم ندارند؟ که اگر داشتند اجازه نمی دادند یک دانشگاه صد ساله تبدیل به یک دانشگاه دیگری شود و بعد ما مجبور شویم دانشگاه فرهنگیان راه بیاندازیم و برای احیا این دانشگاه اصرار کنیم که امکانات بدهند."
شاید وقت آن باشد که به جای پیدا کردن تقصیرها، فراتر برویم و قصورها را مواخذه و مطالبه کنیم:
"چرا این واقعیت ها را نمی خواهند ببیند؟ یک جایی باید این ها بلند گفته شود، مستند گفته شود و مراجعی که ترک فعل دارند این ترک فعل ها پیگیری شود."
پ.ن: مطالب داخل گیومه نقل قول مستقیم مهندس چهاربندی است