نشست تخصصی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان شهید شرافت تهران:
شرایط اقتصادی کشور جذب معلم را وسوسه انگیز می کند
نشست تخصصی با موضوع روند استخدام نیروی انسانی در آموزش و پروش، سه شنبه ۲ دی به همت بسیج دانشجویی مرکز شهید شرافت تهران برگزار شد. مدعوین این جلسه محمد حسنی، روح الله متفکر آزاد و علی اللهیار ترکمن بودند.
به گزارش مرکز بسیح دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، در این نشست درباره جذب ، تربیت معلم و روش های نظارت بر صلاحیت های حرفهای معلم و همچنین قانون تعیین تکلیف معلمین حقالتدریس و آموزشیاران نهضت سواد آموزی صحبت شد. دکتر اللهیار ترکمن، معاون برنامه ریزی و توسعه منابع آموزش و پرورش، به دلیل مشکل در اتصال صدا و تصویر در این نشست حضور نداشت. علی رغم هماهنگی های قبلی دکتر متفکر آزاد، نماینده مجلس شورای اسلامی نیز به دلیل الزام به حضور در جلسهای فوری، بعد از دقایقی صحبت جلسه را ترک کرد.
متفکر آزاد موضوع جذب معلم را وسوسه انگیز و حیاتی خواند و در این رابطه گفت: با توجه به وضعیت اقتصادی کشور و بحث اشتغال، این مسئله وسوسه انگیز است. یکی از مشاغلی که عموما قشر ضعیف جامعه علاقه مند به آن هستند، معلمی است. از آن طرف نیاز دستگاه آموزش و پرورش به معلم و فشارهای وارد بر مجموعه های دولتی و مجلس نیز مزید بر علت شده است. قانون تعیین تکلیف ۱۰ بار در مجلس اصلاح شد. ما با بحرانی مواجهه بودیم که در این بحران جایگاه آموزش و پرورش به عنوان محلی که تمدن آینده ما را خواهد ساخت، صرفا محل جذب نیرو تلقی میشد. وقتی ما وارد کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شدیم، به یک باره با حجم انبوهی از این دست مطالبات استخدام نیروهای غیر رسمی مواجه شدیم. حتی اگر عدهای از این نیروهای حق التدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی و سایرین را با صلاحیت ها و انگیزه های کافی و لازم برای معلمی در نظر بگیریم، ما با آموزش و پرورشی مواجه هستیم که در گام دوم انقلاب باید برای یک تمدن بزرگ پایه ریزی کند. این تمدن با معلمینش پیش میرود. اگر نگاه ما اینگونه باشد، لاجرم با آموزش و پرورش نمیتوانیم صرفا با نگاه اشتغال برخورد کنیم.
وی ضمن شجاعانه خواندن اقدامات مجلس یازدهم دراین زمینه، ادامه داد: علی رغم اینکه از طرف نمایندگان طرحی مبنی بر جذب گروههای مختلف در آموزش و پرورش مطرح شد، کمیسیون آموزش از وزارت آموزش و پرورش، سازمان امور استخدامی و مرکز پژوهشهای مجلس خواست تا آنالیز دقیقی ارائه دهند.با اینکار تعداد معلمان مورد نیاز در سالهای آینده، تعداد معلمین که بازنشسته خواهند شد و چگونگی آمایش معلمان به جهت اینکه از لحاظ رشته تحصیلی، مناطق خدمت با نیازها متناسب باشد نیز مشخص خواهد شد. در این صورت به سراغ مراکز تربیت معلم برویم و متناسب با این نیازسنجی به دنبال تامین نیرو باشیم. در صورت نیاز به نیروهای غیر از مراکز تربیت معلم، آزمون به صورت همگانی و برابر برگزار کنیم. برای گروههای مدعی نیز امتیاز سنوات خدمت درنظر بگیریم.
دکتر محمد حسنی، سرپرست پژوهشکده مطالعات برنامه ریزی درسی و نوآوری آموزشی، به عنوان اولین سخنران گفت: با وجود اینکه به لحاظ نظری راهبردی بودن آموزش و پرورش در پیشرفت کشورپذیرفته شده است؛ اما این مفهوم در کلیت دستگاه سیاسی و حاکمیتی در نظر گرفته نمیشود. ما در این ۳۰ سال با یک آشفتگی وبلبشو در سیاستگذاری برای نیروی انسانی مواجه بودهایم. این بی نظمی در برنامه نیروی انسانی ناشی از عدم وجود یک استراتژیک واحد است. متاسفانه در سالهای گذشته استراتژیهایی دنبال شده که توسط نهادهایی مثل مجلس تعیین میشود. این نهادها نیز شرایط خاص نیرو در آموزش و پرورش را در نظر نگرفتهاند و خواسته های خودشان را تحمیل کردهاند. ما نیروها را به همان شکل قرارداد کار معین که برای برنامههای دیگر انجام میدهیم، وارد آموزش و پرورش میکنیم بدون اینکه هیچگونه ملاکی داشته باشیم. خرید خدمت میکنیم؛ انگار که میخواهیم از باغی پرتقال برداشت کنیم پس قرارداد کار معین می بندیم.
وی بعد از سخنان نماینده مردم تبریز با مطرح کردن ضرورت داشتن نظام معلمی، ادامه داد: مسئله مهم این است که ما معلمان را صرف نظر از اینکه در کجا آموزش دیده اند ، صلاحیت حرفهایشان را هم در بدو ورود و هم در طول مسیر مورد کنترل و پایش قرار دهیم. ما باید تشکیلاتی داشته باشیم که مجوز صلاحیتهای حرفهای را به معلمان بدهد و هیچ معلمی جز از این راه وارد نشود. مجوز صلاحیت های حرفه ای هم باید هر ۵ سال یک بار صادر شود. برای ورودی های دانشگاه فرهنگیان هم باید اینگونه باشد. نظام معلمی یک نظام صنفی تخصصی برای پایش کیفیت معلمی است، نه یک نظام صنفی سیاسی. اگر ما نظام پزشکی، نظام مشاوره و مهندسی داریم، باید نظام معلمی هم داشته باشیم که بسیار با اهمیت تر است.
در این جلسه دکتر صدیقی، مسئول مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان نیز با اشاره به لزوم درهمتنیدگی عرصه آموزش و عمل بیان کرد: سال ها
پیش یک بار
در مجلس طرح جداکردن دانشگاه علوم پزشکی از مجموعه وزارت بهداشت و پیوستن مجدد آن به وزارت علوم مطرح شد؛ اما این طرح رد شد؛ چرا که امروز همه ما نتیجه کارآمدی این پیوستگی آموزش و پژوهش را در بهداشت و درمان دیده ایم. ما امروز نمی توانیم بیمارستان را از مجموعه دانشگاهعلومپزشکی جدا کنیم. این موضوع درباره وزارت آموزش و پرورش هم قابل تحقق است. تحقق شایسته فرآیند پذیرش، تربیت و ارتقای نیرو به شدت وابسته به عرصه عمل است. ما باید قائل بشویم که مدارس ما نیز مثل این بیمارستانها شود که اساتید خود در محل بیمارستان به دانشجویان آموزش میدهند.در این صورت وقتی پرستار فارغ التحصیل می شود، می تواند از بیمار رگ بگیرد اما آیا این دانشجویان دانش آموخته علوم تربیتی حتی در بهترین دانشگاه های کشورمیتوانند یک رگ شخصیتی از بچه ها بگیرند؟ امروز محصول این درهمتنیدگی در بهداشت و سلامت را میتوانیم در تاب آوری آنها مقابل کرونا و امثال آن بینیم؛ در حالیکه وقتی به شبکه آموزشی خودمان مراجعه میکنیم، تاب آوری آنها در شرایط کرونا مطلوب نیست.
دکتر حجت الله بنیادی، عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان گفت: برای اینکه تربیت معلم به شایستگی انجام شود، فرقی نمیکند مدیریت با وزارت علوم باشد یا وزارت آموزش و پرورش. در کشورهای پیشرفته دوگانگی در امر تعلیم و تربیت وجود ندارد. یک نظام یکپارچه وجود دارد که از پیش دبستانی تا دانشگاه کار تعلیم و تربیت را انجام می دهند.
وی با لاینحل دانستن مسئله نیروی انسانی در صورت عدم مواجهه صحیح مجلس، اظهار کرد: کلاس که خالی بماند مجوزها برای جذب افراد صادر می شود. افراد نه به صورت فراخوان ، بلکه یه شکل نامحسوس جذب میشوند. مسئله ریشهای این است که ما یک چهارچوب منظم و شفاف برای محاسبه و تعیین نیاز برای نیروی انسانی نداریم. ما دانشگاه فرهنگیان را داریم؛ ولی جای تاسف است که مدیران استانی ما نمی دانند که برای مثلاً سال آینده چه تعداد باید دانشجو بگیرند.