عدالت آموزشی، واژه ایی گمشده در نیمه راه پرتلاطم درگیری با کرونا
عدالت آموزشی شاید واژه ایی گمشده در نیمه راه پر تلاطم درگیری با ویروس کرونا باشد، یک پاندمی وحشتناک که تمامی شئون زندگی انسانی را تحت شعاع قرار داده است.
به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، میلاد یعقوبی فعال دانشجویی دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی در یادداشتی بیان کرد:
عدالت آموزشی شاید واژهای گمشده در نیمهراه پر تلاطم درگیری با ویروس کرونا باشد، یک پاندمی وحشتناک که تمامی شئون زندگی انسانی را تحت شعاع قرار داد.
آموزش نیز متاسفانه بیشترین خسارات را از این میهمان ناخوانده بخود دید.
خساراتی که علاوهبر آسیبهای آموزشی به روح و روان و اعصاب دانشآموزان سرزمینمان نیز خللی جدی وارد میکند، حال جهادگران دانشگاه فرهنگیان خراسان جنوبی با طرح ابتکاری در تلاشند تا به سهم خود در احیای عدالت آموزشی گام بردارند.
عدالت حیاتیترین مفهوم مورد بحث در جوامع امروزی میباشد، سیاستگزاران نیز همواره در پی آنند که این عامل را در سطح عالی به عرصه ظهور برسانند.
یکی از معیارهای بسیار مهم عدالت نیز، عدالت آموزشی نامبرده میشود؛ عدالت آموزشی در راستای برنامهریزی برای تحقق عدالت اجتماعی و در نتیجه کاهش آسیبهای اجتماعی تاثیر بسزایی دارد، عدالت آموزشی را آن هنگام میتوان محقق شده دانست که تمامی یادگیرندگان از فرایندی استاندارد و بهینه در یادگیری و درونداد دانش و اطلاعات مورد نظر بهرهمند باشند.
در واقع بهرهمندی از فرصتهای برابر و عادلانه در آموزش جزئی از فرایند تحقق عدالت آموزشی میباشد که همواره جوامع در تلاشند این امر را محقق نمایند.
اگر عدالت آموزشی را به مانند دو محور عمودی و افقی در نظر بگیریم؛ بهرهمندی دانشآموزان از گستره امکانات سختافزاری اعم از میز و نیمکت و فاکتورهای کمّی و کیفی مدارس، در این روزها نیز دسترسی همگانی به شبکه شاد و آموزش مجازی، نمودار افقی این منحنی را ترسیم میکند و بهرهمندی هر دانشآموز از شرایط خاص روحی و جسمی و عاطفی خودش و برنامهریزی متناسب با شرایط برای هر نفر نیز محور عمودی را تبیین مینماید.
ظهور انقلاب اسلامی در ایران و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران فصل تازهای را در زمینهی بهرهمندی جامعه ایرانی از عدالت آموزشی رقم زدهاست.
مطابق اصی سیاُم قانون اساسی، دولت موظف فراهم نمودن امکان دسترسی به آموزش رایگان برای تمامی دانشآموزان ایرانی میباشد. آموزشی که علاوهبر تسلط بر سواد خواندن و نوشتن، بایست بر ایجاد یک رفتار صحیح در دانشآموزان نیز تمرکز داشته باشد.
یکسال از شکلگیری و گسترش پاندمی ویروس کرونا و درگیری اغلب کشورهای جهان با این ویروس منحوس میگذرد و کشور ما نیز در این مدت، به رغم تلاشهای کادر سلامت و تمامی فداکاریهای بعمل آمده، متاسفانه خسارات فراوانی از این پدیده شوم قرن 21 میلادی، بخود دیدهاست.
این بیماری همهگیر تا به این لحظه بیش از شصتهزار تن از هموطنانمان را به کام مرگ کشیدهاست و در کنار تمام آسیبها و خسارات اقتصادی اجتماعی، بر آموزش فرزندان ایران زمین نیز اثر منفی قابل توجهی نهاده است.
قریب به یکسال تحصیلیست که یاددهی معلمان و یادگیری دانشآموزان از کلاسها و نیمکتهای مدارس، به شبکههای اجتماعی و فضای مجازی منتقل شدهاست، این تحوّل ناچار، علاوهبر اینکه موجب سردرگمی معلمان و کادر آموزشی در استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در تعامل با دانشآموزان شدهاست.
خود دانشآموزان را نیز در یک منجلاب و سردرگمی بسیار خطرناک قرار دادهاست که البته بنا به شرایط موجود، راهکاری بهتر از آموزش مجازی قابل تصور نمیباشد.
اما قطعا خوانندگان این گزارش واقفند که تمامی برنامهریزیهای صورت گرفته مدیران آموزش و پرورش و فداکاریهای قابل تقدیر کادر پرتلاش تربیت که کماکان ادامه دارد، هیچگاه جایگزین حتی یک لحظه آموزش حضوری و تعامل چهره به چهره دانشآموز با معلم خود نخواهد بود.
در واقع این همهگیری و انتشار ویروس کرونا و به تبع آن، تعطیلی مدارس و آموزش مجازی و در خانه، اگرچه به تمام دانشآموزان در ردههای سنی متفاوت، آسیب وارد کرده است اما میتوان گفت، دانشآموزان مقطع ابتدایی و بویژه دوره اول، از آسیبهای آموزش مجازی بیش از هر گروه دیگری متضرر شدهاند.
خانوادههای دانش آموزان، هنوز پس از گذشت یکسال نتوانستهاند آنطور که انتظار میرفت خود را با این محتواهای آموزشی سازگار و منطبق نمایند و مکمل خوبی برای معلم مجازی در خانه باشند.
در این مورد میتوان به خانوادهها حق داد چرا که با توجه به تگنا و فشارهای اقتصادی-معیشتی خانوارها، تخصصی شدن محتواهای درسی و تغییرات گسترده و ضمنا عدم آموزشی تخصصی برای والدین در مقام یک معلم، نمیتوان از ایشان انتظار داشت که یاریگران خوبی برای معلمان باشند و همین مهم بوضوح موجب افت و تضعیف تحصیلی دانشآموزان میشود که طبعا فشارهای عصبی و روحی بسیاری برای دانشآموزان در پی دارد که متاسفانه هر آنچه ذکر شد از جمله آسیبهای آموزش مجازی به دانشآموزان سرزمینمان و فرزندان آینده این مملکت است.
تمامی مورادی که اشاره شد از مصایب و گرفتاریهای مورد ابتلای دانشآموزی است که به مدد تمکّن مالی خانواده خود، قادر بوده از تلفن همراه و آموزش برخط بهرهمند شده باشد، حال دانشآموزان محروم گوشه و کنار کشور را تصوّر کنید که از حداقلهای لازم برای دسترسی به آموزش مجازی نیز بینصیب اند! برای این دانشآموزان چه میتوان کرد؟
در مقابل اینهمه آسیبهای ناشی از گسترش این همهگیری، از جمله طرحهایی که برای که میتوان بعنوان تلاشی از آن در جهت افزایش بهرهوری عدالت آموزشی در این کشاکشی که نفس عدالت متربیان این سرزمین را بشماره انداخته، طرح جهاد تربیتی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان استان خراسان جنوبی نامبرد، طرحی خلاق و بدیع در سطح کشور که برای نخستین بار در تابستان 1399 به همت بسیجیان جهادی این دانشگاه کلید خورد.
در این طرح بدیع، دانشجومعلمان جهادی متقاضی با رعایت تمامی پروتکلهای بهداشتی مدنظر به مناطق از پیش تعیین شده ادارات آموزش و پرورش شهرستان خود اعزام میشوند و در حاشیه شهرها، روستاها و در مدارس محروم یاریرسان دانشآموزان بازمانده از تحصیل میشوند.
علاوهبر اینکه این قبیل فعالیتهای جهادی به دانشآموزان محروم، کمکرسانی مینماید و گامی در خور توجه برای گسترش عدالت آموزشی میباشد، همچنین به اندوخته تجربی دانشجو معلمان این مرکز تربیت معلم نیز کمک شایانی کرده و شرکت در این طرح داوطلبانه جهادی به مانند گذراندن چند واحد درسی کارورزی، آنهم در شرایط غیر آزمایشگاهی و حقیقی است.
دانشجومعلمانی که از این استان محروم کشور در پی تحقق شعار عدالت آموزشی، برخواستهاند و با عزمشان در این مرحله از اجرای طرح مد نظر خود دانشآموزان بسیاری را تحت حمایت گرفتهاند و فرزندان مملکت عزیزمان را از گزند مخاطراتی چون ترک تحصیل حفظ نمودهاند، نیاز به حمایت مادی و معنوی بیشتری دارند. باید اینکارهای ارزشمند را پاس داشت چرا که این قبیل طرحهای ابتکاری است که به مانند روحی تازه در کالبد نظام آموزشی کشور در این شرایط بحرانی، ایجاد امید و انگیزه میکند.