مرکز بسیج دانشجویی

تربیت صرفا به معنای آموزش نیست!

تربیت صرفا به معنای آموزش نیست و اصلاح ویژگی های شخصیتی در جهت مطلوب را هم در بر میگیرد.لذا مراکز دانشگاه فرهنگیان باید تربیت کننده مربیانی باشند که از طریق آنان بتوان جریان فکری مطلوب در جامعه را رواج و گسترش داد.  

به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان،پوریا طهماسبی،فعال معاونت گفتمان سازی و مطالبه گری بسیج دانشجویی پردیس امام علی (ع) رشت در یادداشتی بیان کرد: 

 

نام معلمانی در تاریخ ماندگار است که مولد جریانات و اندیشه های فکری نو، کارآمد ، فعال و مطلوب باشند.  

 

در تمام اعصار افراد تاثیر گذار و جریان ساز سعی کرده اند دیگران را در بادی امر به دور خود جمع کنند و با مباحثه و گفت و گو اندیشه و افکارشان را بر دیگر افکار غالب گردانند و آنها را بدین طریق بسط و گسترش دهند.

 

 آنان دریافته بودند که تاریخ اندیشه هایی را بخاطر خواهد سپرد که در افکار دیگران اثر گذار بوده و به نوعی سمت و سوی آنهارا تعیین کنند. اندیشه هایی که بتوانند در دیگران گرایش به سوی خود را ایجاب و ایجاد کنند اندیشه هایی غالب و برتر اند و بدین ترتیب تحقق اهدافی که در پسشان نهفته است مورد اقبال واقع میشود.

 

 معلمان در طول سنوات خدمت سالانه دانش آموزان زیادی را تربیت کرده و وارد جامعه میکنند.حال این معلمان اگر بخواهند در طول یک سال تحصیلی نوعی اندیشه خاص را بر افکار و اذهان دانش آموزان غالب گردانند میتوانند آنان را متصل به جریان فکری و اندیشه ای دلخواه خود کنند. 

 

 چیزی که اکنون در جوامع اهمیت دارد لزوم جریان سازی است زیرا تبلیغ هدفمند یک جریان فکری موجب جلب افکار و اندیشه های موافق و نزدیک به آن میشود و بدین ترتیب بر تعداد افراد خواهان غالب سازی آن جریان فکری در جامعه افزوده شده و در نهایت آن جریان فکری بر سایر اندیشه های جامعه غالب میگردد، مشابه اتفاقی که در دوران انقلاب اسلامی رخ داد.  

 

امام خمینی (ره) در لباس روحانیت اما با مشی یک معلم و استاد توانست نظریه ولایت فقیه را تبیین کند و اندیشه اش را به وسیله دانش آموزانش رواج و گسترش دهد تا عموم افراد جامعه که رگه هایی از آن اندیشه متعالی را ذهن داشتند به آن جلب شده و خواهان آن گرددند و بدین ترتیب برای تحقق آن تلاش کنند.  

 

امام(ره) دریافته بودند که هیچ جمعی به اندازه جمع دانش آموزان و طلاب به سخنانش اعتماد و ایمان ندارند و این برداشت از این جهت بود که معلم در کلاس درس تنها شخصی است که سخنانش را راست و صحیح میدانند و به نحوی با پرسش های جهت دار خواه ناخواه جهت فکری و اندیشه ای دانش آموزان منطبق با اندیشه معلم یا استاد میشود.منتهی مراتب معلمی که به دنبال جریان سازی است ابتدا باید مواضع اندیشه ای خود را مشخص نموده و اندیشه خویش را به حدی اعتلا دهد که بتواند پاسخگوی سوالات احتمالی افکار دیگران در آینده باشد.  

 

هیچ جمعی به اندازه جمع دانش پژوهان مستعد ،منظم ، پویا ،جدی و کم هزینه برای آموختن مباحث و افکار نیست اما مقدار این ویژگی ها در دانش آموزان وابسته به مقدار تجلی آن در کردار معلم یا استاد است، زیرا کردار استاد موجب جلب توجه و ایجاد گرایش در دانش پژوهان میگردد. کردار آئینه تمام نمای افکار و اندیشه ها هستند بنابر این کنترل اعمال و گفتار و تلاش برای انطباق آن بر اهداف اندیشه از وظایف اصلی یک معلم جریان ساز است.  

 

این انطباق حاصل نمیشود مادامی که شخصیت معلمان به نحو احسن تربیت نشود.در اینجا تربیت صرفا به معنای آموزش نیست و اصلاح ویژگی های شخصیتی در جهت مطلوب را هم در بر میگیرد.لذا مراکز دانشگاه فرهنگیان باید تربیت کننده مربیانی باشند که از طریق آنان بتوان جریان فکری مطلوب در جامعه را رواج و گسترش داد.  

 

دشمنان جوامع اسلامی دریافته اند که ابتدایی ترین لازمه تسلط بر این جوامع سلطه فرهنگی است، بر همین اساس با تدوین اسناد مختلف و اجبار جوامع بر لزوم اجرایی کردنشان به نوعی خواستار افزایش حداکثری تشابهات فرهنگی در لباس و پوشش ویژگی های ممتاز اخلاقی و انسانی خواهان کم اهمیت جلوه دادن تفاوت های اصیل و جایگزینی فرهنگی هستند.  

 

ورود فرهنگ و اندیشه مسیحیت به مدارس از طریق ورود مدرسان روحانی مسیحی در اوان تشکیل مدارس به شکل امروزی در زمان قاجار تصدیق کننده این امر است .

 

 دشمنان فرهنگی میهن اسلامی ما راه نفوذ فرهنگی را صواب یافته اند و به طور تدریجی در حال عملی سازی اهدافشان هستندبنابر این لزوم مقابله با این آسیب ها از سنین پایه یعنی دوران مدرسه و دانش آموزی بیش از سایر مراحل احساس میشود و لازم است تا معلمان با پرورش و شکل دهی یک شخصیت معتقد به فرهنگ بومی،دینی و ملی سعی در حفظ سنت های اصیل داشته باشند.