آموزش ریالی یا پرورش خیالی،یک تیر و چند خطا
آموزش آن چیزی نیست که به حساب ریال و کتاب بودجه و نگاه مقتصدانه، بخواهیم از سر و تهش بزنیم، اگر به آموزش ریالی بنگریم؛ پرورش را به تر از واژه ای خیالی در کنج کتاب ها نخواهیم یافت!
به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، میلاد یعقوبی، دانشجو معلم پردیس شهید باهنر بیرجند در یادداشتی بیان کرد:
مشکل از آنجایی شروع شد که صندلیهای بیثمر دیگر دانشگاهها را میبایست دانشگاه فرهنگیان ثمر بخش کند!
چندیست پوست نحیف دانشگاه فرهنگیان را گذر به دباغخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی افتاده، سهمخواهانش دندان تیز کردهاند تا در این اندک زمان باقیمانده تا پایان دولت تدبیر و امید، بتوانند بر طبل انحلال این نهاد فرهنگیساز بکوبند و نان خود را در این گرم تنور، مطبوع نمایند! بگذریم که خود محل بحث است؛ کم و زیاد و زیان هجوم فارغ از تحصیلان حوزههای علمیه، دانشگاههای غیر و دانشکدههای تربیتی به تربیت معلم!
آنچه امروز دغدغه شده است؛ جز یک مطالبه مختصر و مفید نمیباشد! نمیباید: «تنگراه تربیت شخصیت معلمی را به گذرگاه عمومی ورود جاماندگان امور غیر تربیتی- تبدیل نمود!» همان که بارها گفته شده؛ چرا بهجای گسترش زیرساختهای تربیتی تربیت معلم، در پی تصویب مصوباتی میباشند که راه را برای وضع قوانین دیگر در کاهش نقش تربیت معلم باز بگذارد؛ «چرا یکبار برای همیشه در این دیزی را نمیبندند!» راست باید گفت؛ آموزش آنچیزی نیست که به حساب ریال و کتاب بودجه و نگاه مقتصدانه، بخواهیم از سر و تهش بزنیم، اگر به آموزش ریالی بنگریم؛ پرورش را بهتر از واژهای خیالی در کنج کتابها نخواهیم یافت!
تربیت، تعلیم، تعلّم، پرورش و حتی همین آموزش؛ واژگانی نیستند که تنها بر دیوارنگارهها، کتابها و دفاتر املای فرزندانمان منقوش شوند! اگر به دنبال تغییر، تحول و پوستاندازی میباشیم؛ ناچاراً مسیر یاران دبستانی را بایست در پیش گرفت، نسل آینده؛ نسل تحول آفرینی است که سکاندار و سرنشین کشتی انقلاب در گام دوم خود است. و اما راه، راهبلد میخواهد، کاربلد میخواهد، راهنما میخواهد؛ که برای پرورش آن هم میباید هزینه کرد. نه خیالی، بلکه ریالی!