مرکز بسیج دانشجویی

مواضع امام خمینی (ره) در مورد رابطه با آمریکا و به طور کلی رابطه با سایر دولت ها

آمریکا و ارتباط با آمریکا همواره یکی از چالش های بحث برانگیز پیش روی دولت های جمهوری اسلامی بوده است.آمریکایی که چه در دوره دولت های دموکرات و چه دوره دولت های جهموری خواه همواره به بد عهدی در قبال ملت ایران و پرداخت حقوقشان شهره است .

به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان،پوریا طهماسبی در یادداشتی بیان کرد:

 

آمریکا و ارتباط با آمریکا همواره یکی از چالش های بحث برانگیز پیش روی دولت های جمهوری اسلامی بوده است.آمریکایی که چه در دوره دولت های دموکرات و چه  دوره دولت های جمهوری خواه همواره به بد عهدی در قبال ملت ایران و پرداخت حقوقشان شهره است. آخرین بد عهدی آمریکا در قبال ملت ایران مسئله برجام بود، برجامی که سال ها زمان برد تا امضا شود و متاسفانه در آخر با سهل انگاری های عاشقان سینه چاک داخلی از یک سو و از سویی دیگر خروج دولت آمریکا، به تکه کاغذی بی مصرف بدل شد.

 

حال چندی است که مذاکرات احیای برجام در وین جایی که اداره کل آژانس انرژی اتمی قرار دارد در جریان است . خبر های حاکی از امتیاز خواهی های دوول  شرقی و غربی است.

از این رو بر آن شدیم تا دیدگاه حضرت امام (ره) درباره رابطه با آمریکا و بطور کلی کشور های دیگر  را بررسی کنیم .

 

اندیشه های سیاسی اصول و مبنای ثابتی دارند اما ارای سیاسی میتوانند بنابر شرایط و موقعیت های مختلف تغییر کنند.

امام خمینی(ره)  بسیار از آمریکا نام برده‌اند که با مطالعه کلا آنها باید نظر ایشان را کشف نمود.
 
قبل از شروع نهضت چند بار از آمریکا نام برده‌اند که ظاهراً به وجه سیاسی آن ارتباطی ندارد ولی در دوم آذر 41 وقتی معلوم شد که قرار است پیمان سنتو که طرحی آمریکایی برای ایران بود به اجرا درآید، امام در هر فرصتی سعی کردند، در این مورد روشنگری کنند و آنچه منجر به تبعید امام به ترکیه شد مخالفت ایشان با کاپیتولاسیون یعنی قضاوت کنسولی در مورد آمریکایی‌ها بود.

 

در آن زمان امام این نکته را در مورد آمریکا دریافته بودند که آمریکا در سیاست خارجی به مردم جهان سوم به صورت تحقیرآمیزی می‌نگرد و هر نوع وحشی‌گری را برای خود در مقابل آنها مجاز می‌داند  در طول نهضت این موضوع بیشتر عیان شد و پس از انقلاب نیز اکثر غائله‌هایی که در کشور رخ می‌داد بالاخره رد پای آمریکایی‌ها در آن دیده می‌شد ، همچنین دست‌اندازی آمریکایی‌ها در دیگر کشورهای مسلمان نیز امر غیر قابل انکاری بود که نمونه آنها را هنوز در عراق، افغانستان، لیبی، مصر و سوریه می‌توان مشاهده کرد؛ لذا امام به آمریکا لقب شیطان بزرگ دادند.

 

به رغم آنکه تبعید امام خمینی(س) به ترکیه و عراق به دلیل مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون بود اما قبل از قطع رابطه آمریکا با ایران در مورد چگونگی رابطه با کشورها، فقط دو کشور را استثنا کردند. یکی اسرائیل که علاوه بر قوم پرستی، اشغالگر و متجاوز می‌باشد و تا زمانی که چنین ساختاری دارد، در منظومه اندیشه‌ای امام مشروعیت ندارد. دیگری افریقای جنوبی بود که آن نیز رژیمی نژادپرست داشت ولی آنگاه که طرفداران ماندلا پیروز شدند و رژیم نژادپرست، اصلاح گردید، ایران جزو اولین کشورهایی بود که با افریقای جنوبی رابطه برقرار کرد. بنابراین عدم ارتباط با آمریکا مانند عدم ارتباط با اسرائیل اولاً و بالذات غیر مشروع نبود زیرا از نظر امام اگر چه آمریکا در سیاست خارجی رفتاری شیطانی در پیش گرفته بود، ولی از لحاظ مبانی حقوقی با مشکل مشروعیت مواجه نبود.

 

به رغم انتقادهای شدید امام نسبت به آمریکا، ایشان نظرشان قطع رابطه با آمریکا نبود ولی بزرگترین اشتباه آمریکایی‌ها این بود به جای تعامل سازنده با ایران به صورت غیر مستقیم قصد براندازی داشتند. همچنین تحریم اقتصادی را آغاز کردند که نهایت با تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان، ارتباط سیاسی رسمی به طور کامل قطع شد و البته امام خمینی(س) حتی از تحریم اقتصادی آمریکا علیه ایران هم برای ایجاد خودباوری و خوداتکایی استقبال کردند.

 

اگر چه امام می‌دانستند دستگاه سیاست خارجی آمریکا به راحتی و به فوریت قادر نیست سیاست خود را بر اساس احترام متقابل با کشورهای کمتر توسعه یافته تنظیم کند و ارتباط با آمریکا را به رابطه گرگ و میش تشبیه کرده بودند، با این وصف برای آنکه امید داشتند که روابط بین الملل جهت مثبت تری به خود بگیرد و ارادتمندان ایشان تصور نکنند که نگاه ایشان به آمریکا همانند نگاهی است که به رژیم اشغالگر قدس و افریقای جنوبی دارند، با گفتن عباراتی مانند جملات زیر راه ارتباط را مشروط به شروطی باز گذاشتند:

 

با امریکا روابط ایجاد نخواهیم کرد، مگر این که آدم بشود و از ظلم کردن دست بردارد و از آن طرف دنیا نیاید در لبنان، و نخواهد دستش را به طرف خلیج فارس دراز کند. (ر.ک. صحیفه امام ج 19 ص 95).


 از عبارات فوق برمی‌آید که امام احساس کرده بودند که آمریکا به دلائلی به از سرگیری روابط با ایران محتاج است و باید با عباراتی از ارتباط سخن گفت که هم عملکرد گذشته آن مورد غفلت قرار نگیرد و هم اگر ارتباط برقرار شد از موضع عزت باشد و هم عدم ارتباط دائمی به عنوان یک اصل تلقی نگردد.

 

امام خمینی(س) سیاست خارجی را بر اساس ایجاد و حتی استحکام رابطه با همه ملل می‌نگریستند و عدم ارتباط در نظر ایشان موارد استثنائی بود، حتی با شوروی سابق که نظام سیاسی آن در مورد دین‌مداری از مواضع آمریکا در مورد برخی موضوعات مورد مناقشه بدتر بود، با حفظ محتوای شعار نه شرقی نه غربی، ارتباط را قطع نکردند و در سال 67 به عنوان هدیه سال نو مسیحی پیامی را که بر اساس اصل فقهی دعوت به ارزشها است، برای آقای گورباچف ارسال نمودند. بنابراین اصل عدم ارتباط از نظر امام نمی‌تواند امری دائمی تلقی شود.

 

اندیشه سیاسی مبانی و اصول نسبتاً ثابت دارد اما آرای سیاسی متناسب با شرایط و موقعیت های مختلف می‌تواند تغییر کند. یکی از اصول ثابت اندیشه سیاسی امام خمینی(س) عدم سلطه‌گری و سلطه‌پذیری است که در قانون اساسی نیز همین معنا وارد شده است.

 

بنابراین این سلطه چه از سوی آمریکا باشد و چه از سوی کشوری دیگر باید به نفی آن پرداخت.

 

 همچنین یکی دیگر از اصول ثابت اندیشه امام، دوستی و رابطه با ملل مختلف است. لذا برقراری رابطه با آمریکا مشروط به اینکه از موضع پذیرش سلطه نباشد، نه تنها مذموم نیست که در جهت مبنای دیگر اندیشه ایشان یعنی اصالت دادن به برقراری رابطه می‌باشد. با این حال به نظر می‌رسد عدم ارتباط موقت هر چند کمی درازمدت با آمریکا جهت خودباوری و خوداتکایی و نیز تعدیل رفتار آمریکا جزو آرای سیاسی ایشان بوده است که چون خودباوری و خوداتکایی در فرهنگ سیاسی جمهوری اسلامی نهادینه شده، دیگر موضوع فوق تحصیل حاصل است. لذا می‌ماند تعدیل رفتار آمریکا در موضوعات سیاست‌های سلطه جویانه؛ که اگر چنین تعدیلی با ادامه همین وضع ممکن باشد، ارجح آن است که ارتباط برقرار نشود اما اگر شواهدی نشان دهد که حتی مذاکرات رو درو باعث تعامل سازنده و چنین تعدیلی خواهد شد، آنگاه شاید بتوان گفت از حیث آرای سیاسی امام خمینی(س) حتی مذاکره مستقیم برای تعریف رابطه ای معقول با آمریکا موضوعیت خواهد یافت.

 

به نظر می رسد اهلیت داشتن دستگاه دیپلماسی برای برقراری رابطه معقول هم یکی از دغدغه‌های امام بوده است لذا تا زمانی که دستگاه دپیلماسی کشور جوان بود و نیاز به تجربه‌اندوزی داشت تا بتواند در موضوعات بسیار پیچیده به تعاملی از موضوع اقتدار با یک قدرت بزرگ که امکانات فراوان جاسوسی و تبلیغی فراوان و کارامد هم در اختیار دارد، بپردازد و مواضعی اتخاذ کند که اثر معکوس از آن حاصل نشود، ترجیح امام خمینی(س) عدم ارتباط بود تا آمریکا نتواند در دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی نفوذ نماید ولی وقتی دستگاه مجموعه دپیلماسی ایران هم از حیث دانش و بینش سیاسی و هم از جهت داشتن نیروهای توانمند تاثیرگذار در روابط بین‌الملل که زبان دپیلماسی را آموخته و تجربه و امکانات مناسب را کسب کرده باشد، دیگر ایجاد رابطه علاوه بر آنکه خلاف اندیشه امام خمینی(س) نخواهد بود که حتی با آرای سیاسی ایشان در این مورد نیز غیر هم جهت نخواهد بود البته مشروط به آنکه جمع جبری چنین تعاملی هم با حفظ اصول مصرح در قانون اساسی سازگار باشد و هم اکثریت ملت با آن موافقت اصولی داشته باشند.

 

همانطور که بیان شد ارتباط با همه کشورهای جهان به جز رژیم منحوس صهیونیستی آن هم تا زمانی که ساختاری با سیاست های ظالمانه ،  سلطه جویانه و وحشی گری  دارد جایز شمرده شده است.


امام (ره) برای ایجاد خودباوری و استقلال در جامعه ایرانی شعار نه شرقی و نه غربی را مبنا قرار دادند اما با گذشت زمانی عده ای از سیاست مداران از مدار این منظومه خارج شدند و دل به بیگانگان سپردند و در این مسیر تا جایی پیش رفتند که  سرنوشت ملت را به سیاست سایر کشور ها گره زده و بعضا نگاه ملت را به صندوق های رای ملل دیگر جلب کردند.

 

عده ای  با شعار  آزادی بی حد و مرز  و عده ای دیگر با شعار ایجاد محدودیت های غیر منطقی  برای مردم خود را دلسوز مردم میدانند کما اینکه اسلام دین اعتدال است و باید همواره همه جوانب را سنجید و از افراط و تفریط در هر امری پرهیز کرد و مردم را محرم دانست و نظرشان را در مسائل جویا شد.

 

ارتباط با سایر ملل و داد و ستد با آنها موجب آورده های مالی برای جامعه است از این رو اقتصاد قوی یکی از توصیه های دین اسلام است و خطر فقر همواره تهدید کننده حیات جامعه اسلامی بوده و می باشد و همانطور که از روایات بر می آید کسی که پول ندارد چه بسا دین هم نداشته باشد زین رو شایسته است به جای منتظر بودن جهت حصول نتیجه در مذاکرات، کمر همت توسط سیستم های اقتصادی داخلی بسته شود تا رونقی اقتصادی در جهت افزایش در آمد عمومی و کاهش فقر اجتماعی ایجاد شود و از چشم داشت صرف به مذاکرات اکیدا پرهیز گردد که در گذشته هم همین چشم داشت موجب شد تا فقر در جامعه بیشتر شود.

 

امید است مدیران و سیاست مداران ایرانی با مد نظر قرار دادن منویات و خطوط قرمز تعیین شده از سوی مقام عظمای ولایت (مدظله العالی) برای مذاکرات برجام ، دقت نظر کافی را داشته باشند تا خدای نکرده تجربیات گذشته تکرار نشود.


 
منابع: 
۱_صحیفه امام (ره)
۲_سایت امام خمینی (ره)