مرکز بسیج دانشجویی

دانشجو باید به هویت حقیقی خود بازگردد

دانشجو با تقویت روحیه توحیدی و حرکت عمیق در مسیر علمی و غنیمت شمردن فرصت جوانی خود، باید منبعی باشد برای تحقق گفت و گو، جریان سازی و مطالبه گری با زیست سیاسی و به دور از سیاست زدگی در محیط دانشگاه و مسئولینی که به جای مانع تراشی و سنگ اندازی باید خود تسهیل گران این عرصه باشند.

به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، هانیه میرزایی، معاونت گفتمان‌سازی و مطالبه‌گری دانشگاه فرهنیگان عترت واوان  در یادداشتی بیان کرد:

 

 

می‌خواهیم سیری داشته باشیم در یکی از روزهای حدود هفتاد سال قبل، روزی که نقطه عطفی شد برای بلند شدن فریاد ها و شروع جنبش هایی با معانی جدید در مکانی به نام دانشگاه.

 

دانشگاهی که تا آن روز صرفا مکانی برای تحصیل بود و فعالیت های جزئی را در ذهن تداعی می‌کرد، روزی برای حق طلبی، فریاد خود را بر سر حکومتی که میزبان معاون وقت رئیس جمهور آمریکا به نام نیکسون بود بلند کرد. 

روزی که پس از گذشت حدود چهار ماه سکوت و خفقان، سرآغاز بلندشدن صدای اعتراض کودتای ۲۸ مرداد همان سال و پاسخ کوبنده ای به جنایات و شرارت های آمریکا و سایر طمع کنندگان بر کشور بود.


چگونه می‌شد دربرابر فرصت طلبانی که تنها به تسلط بر خاک و اجزای خانه‌ات چشم دارند و از خون تو و خانواده ات دریایی می‌سازند برای ماهیگیری‌ خودشان، سکوت کرد و آن‌ها را برای سوء استفاده بیشتر به خانه راه داد؟ 

اما دانشجو زنده بود و هوشیار و به دنبال بلند کردن صدای آرمانخواهی که روز به روز بیشتر سرکوب می شد.


او شد بازیگر صحنه ای که سکویش دانشگاه بود، با کارگردانی عقیده استقلال طلبانه ای که از درونش می‌جوشید و اعتراضی که جز برای مبارزه با سلطه و ظلمی که در حق مردم و کشورش صورت می‌گرفت، نبود.

روزی که در ظاهر با گلوله و شهادت سه تن از دانشجویان دانشگاه تهران سرکوب شد، اما خود مقدمه ای شد برای بازآفرینی و خلق معنا و مفهومی جدید از هویت دانشجو و دانشگاه.

 

دانشگاه شد پایگاهی برای بالا بردن پرچم مطالبه گری و فریاد ضد نیکسونی و ضد آمریکایی که رنگ و لعاب تازه ای بر در و دیوار این محیط سرد پاشید و فریاد مرگ بر آمریکایی که از آن پس جان گرفت و نظام وابسته پهلوی آنرا برنتابید. 

بله، از ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ حرف می‌زنم، روزی که دانشجویان در راه آرمانخواهی و به بهای خونشان آن را در تقویم به نام خود ثبت کردند.

 

اما امروز هویت دانشجو چیست؟

خون دانشجویان ۱۶ آذر ۱۳۳۲ و شهدای دانشجوی دفاع هشت ساله و دانشمندان هسته ای، عملکرد های مثبت و قابل توجه دانشجویان کشور در زمینه های مختلف و... حجت را بر دانشجویان در حقانیت این راه تمام کرد و مسیری جدید را پیش روی آنها گشود. 

 

چگونه می‌شود عنوان دانشجو را که داعیه دار علم و عدالت خواهی و آزاد اندیشی و آزادی خواهی است، به کسی که در پی سکوت و بی اعتنایی است نسبت داد؟

 

در این میان نمی‌شود نقش بی بدیل دانشجویانی که در جهت وظیفه و رسالتی خاص و حیاتی که برای آن برگزیده و تربیت می‌شوند را نادیده گرفت.


آیا می‌شود هویت دانشجو معلمی را که تحت سیطره و سایه تعهد در خفقان و سکوتی معنادار قرار گرفته، همگام با رسالت خود و موثر در طی کردن مسیرش دانست؟ 

مگر نه اینکه اگر روحیه و بستر گفت و گو، جریان سازی، مطالبه گری و آرمانخواهی را از دانشجو بگیریم بخش زیادی از هویت او را سلب کرده ایم؟

 

امروز دانشجو با تقویت روحیه توحیدی و حرکت عمیق در مسیر علمی و غنیمت شمردن فرصت جوانی خود، باید منبعی باشد برای تحقق گفت و گو، جریان سازی و مطالبه گری با زیست سیاسی و به دور از سیاست زدگی در محیط دانشگاه و مسئولینی که به جای مانع تراشی و سنگ اندازی باید خود تسهیل گران این عرصه باشند.

 

چه خوش گفتند رهبر انقلاب اسلامی که: 
از دانشگاه همیشه و در همه جا این انتظار هست که محل جوشش و اوج دو جریان حیاتی در کشور باشد: اول، جریان علم و تحقیق؛ دوم، جریان آرمان‌گرایی‌ها و آرمان‌خواهی‌ها و هدفگذاری‌های سیاسی و اجتماعی.۱۳۸۷/۹/۲۴