انقلاب اسلامی نشات گرفته از مدرسه نبوت هاست
در مدرسه نبوت ها،نسل های بشر با کتاب و حکمت ،آموزش و پرورش می یابند و آنگاه زندگی عدالت محور بنا می کنند .انقلاب اسلامی نشات گرفته از مدرسه نبوت هاست و انسان سازی غایت و هدف آن است .
به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، محمد قائدی، معاونت سیاست ورزی بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس در سخنرانی پیش از خطبههای نماز جمعه شیراز بیان کرد:
بسم الله الرحمن الرحیم
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
در مدرسه نبوّت ها، نسل های بشر با کتاب و حکمت، آموزش و پرورش مییابند و آنگاه زندگی عدالتمحور بنا میکنند. انقلاب اسلامی نشات گرفته از مدرسه نبوت هاست و انسان سازی غایت و هدف آن است.
در عصر حاضر نهاد آموزش و پرورش به عنوان مجری اصلی این مهم، انسان سازی را بایستی عملی کند و طبیعی است که تمدن های استکباری نتوانند وجود و هدف آن را تحمل کنند و با تمام توان به فکر تخریب و از بین بردن این مکتب انسان ساز باشند.
طرح هایی مانند سند ۲۰۳۰، خصوصی سازی و یا پته ای کردن آموزش و پرورش، با نام دل فریب مردمی سازی که در واقع خصوصی سازیست و نام مشارکت مردمی را یدک می کشد، همانند حال حاضر ، آموزش و پرورش، و مدارس مارا غرق در کالایی شدن می کند و این یعنی افزایش فاصله طبقاتی در آموزش و پرورش!
آنچنان که بیش از بیش رتبه های برتر کنکور و المیپاد های علمی و امثال آن را در مدارسی خاص و بعضاً غیردولتی واقع در مناطق مرفه نشین ببینیم که راه ورود را بر دانش آموزان کم بضائت بسته و بر کاهش و تضعیف و تخریب اعتبار مدارس دولتی افزوده اند.
انقلاب مستضعفان به هیچ عنوان آموزش کالایی را نمی پذیرد. اصل ۳، ۲۹ و ۳۰ قانون اساسی ما را به عدالت اجتماعی و در راس آن عدالت آموزشی دعوت می کند. آنچه که دشمن با استفاده از حضور دوستانی نادان، خلاف آن را رقم زده و در پی از بین بردن عدالت در سطح جامعه آموزشی ماست.
نظام اسلامی با هدف شکلگیری یک جامعهی دینی عادلانه و آرمانخواه پدید آمد، و طبیعی است که نظام آموزشی کشور نیز نمیتواند هدفی جز هدف کلّی نظام داشته باشد و این مهم نیازمند نقشه راه و سندی جامع برای تغییر و تحول اساسی در عرصه تعلیم و تربیت کشور است که هم معیوب است و هم فرسوده.
جای سوال است؛
آیا مبنایی برای تحول وجود دارد؟ آری سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.
آنچه پس از گذشت بیش از یک دهه از عمل دور مانده و مدارس ما، آموزش و پرورش ما چشم انتظار عمل به آن اند.
وزارت آموزش و پرورش با سابقه میزبانی کوتاه مدت از وزیران مختلف، در اعتقاد به سند تحول در میان مدیران ستادی و میانی خود باید عملکرد بهتری را در پیش بگیرد.
آماده سازی بستر اجرایی و مشخص شدن نقش دستگاه های دولتی و غیردولتی مختلف در عملیاتی شدن آن موثر است.
متاسفانه وزارت مذکور در ، پایبندی به بروزرسانی های پنج ساله، بر خلاف نص صریح سند تحول که متناسب با دنیای امروز و انسان در حال تغییر است عاجز مانده که در نتیجه آن بتوان شرایطی را فراهم کرد که به حیات طیبه رسید و با آموزش نافع، استعداد و توان بالقوه ی جوان و نوجوان را برای ارزش های متعالی ملی شکوفا کرد و به کار گرفت.
این آموزش حیاتی و سازوکار تحقق آن، همان کار بزرگ و جهاد مبارکی است که معلمان عهدهدار آن شدهاند.
معلمانی که برای تربیت و نه تامین! از مسیر دانشگاه فرهنگیان می گذرند، دانشگاهی نوپا که علی رغم دلسوزی برخی، از بی توجهی عده ای که اهمیت این دانشگاه مهم را درک نکرده اند رنج می برد، عده ای که نمیخواهند دانشگاه فرهنگیان را در تراز تربیت معلمین تمدن ساز ببینند بلکه در تلاش اند آن را در سطح ساختمان های ناکافی و فرسوده و محتوای درسی ناکارآمد خلاصه کنند که نتواند به افق های روشن انقلاب اسلامی در رسیدن به تربیت معلم تمدن ساز دست یابد.
دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرکز ثقل نظام تعلیم و تربیت کشور بایستی از بودجه کافی، فضای مناسب، اساتید مجرب و نیروی انسانی متعهد و متخصص بهره بگیرد تا معلمان و مسئولان به جای دغدغه تامین زیر ساخت و مسائلی از این دست فکر تحول و پژوهش و نوآوری در تمدن نوین اسلامی را در اولویت خود بگذارند.
لذا نیازمند آن است که دستگاه های مختلف استان همکاری لازم را جهت داشته باشند.
جذب معلم به علت نیاز شدید به نیروی انسانی متعهد مسئله دیگری است که آموزش و پرورش را به چالش کشانده است، براساس بیانات مقام معظم رهبری مسیر ورود معلم به آموزش و پرورش بایستی مراکز تربیت معلم باشد که در حال حاضر مهم ترینش دانشگاه فرهنگیان است اما تصمیمات دوسویه و در تقابل با آن ؛ از جذب برف انباری از مبادی خارج از مراکز تربیت معلم تا کاهش قدرت عملکرد صحیح دانشگاه فرهنگیان از جمله تضعیف مالی و زیرساختی از عوامل موثر در عدم تحقق آن است.
نحوه گزینش معلمان، در بدو خدمت نیز باید از اصول اساسی پیروی کند که این مهم در بازه زمانی دو تا سه هفته ای نمی تواند پاسخگوی این امر حیاتی در تربیت انسان باشد. لذا نهاد های مرتبط علی الخصوص سازمان سنجش بایستی همکاری لازم با دانشگاه فرهنگیان را در قرار دادن فرصت کافی جهت بررسی دقیق ابعاد مختلف دانشجومعلمان در دستور کار قرار دهند.
جنگ مدرن دیگر مانند گذشته خودش را درگیر فشنگ و اسلحه نمی کند بلکه با نام جدید جنگ جهانی تربیت، در فکر و جان معلم و دانش آموز در عرصه فرهنگ، اقتصاد ، علم و اطلاعات نفوذ می کند و چه ساختاری مناسب تر از آموزش و پرورش در کنار رسانه ی رها شده برای تحقق این مسئله !!
با نگاهی به نفوذ تربیتی در جنگ جهانی تربیت و وجود اسنادی مانند سند ۲۰۳۰ و در ادامه و تکمیل آن سند ۲۰۵۰ که در چشم انداز،۳۰ سال آینده،ب برای چپاول دین و اندیشه ، و ترویج عوامل فساد اخلاقی ، علی الخصوص پرچم رنگین کمان که در نفوذ به جوان و نوجوان ترسیم شده ، میتوانیم درک کنیم که بخشی از دلایل بی میلی به هویت ملی- دینی و تخریب و آسیب زدن به وطن ،برخاسته از جنگی است به وسعت جنگ جهانی تربیت!!!
آری به فرموده مقام معظم رهبری در عرصه تعلیم و تربیت جنگی برپاست. جنگی به وسعت ۸۵ میلیون انسان و مخاطب اصلی آن نسلی است که به گفته متخصصان؛
بایستی حل مشکلات کشور را به محل کسب دانش آن ها یعنی مدرسه !!! ، منتقل کنیم که با ساخت چارچوب های فکری نو ،بر پایه دین و دانش تمدن نوین اسلامی را پی ریزی کنند..
در انتها با توجه نزدیک شدن انتخابات مجلس به برخی از سیاسیون تذکر داده می شود که آموزش و پرورش را جایی برای سیاسی کاری خود ندانند که نتیجه آن بی اعتمادی و ضربه خوردن نهاد تعلیم و تربیت به سبب اهداف و آمال پوچ آن هاست.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته