مرکز بسیج دانشجویی

یادداشت دانشجویی

تکرارِ تلخی یک اتفاق

زخم از دست دادنِ هم میهنانِ مان تا زمانی که دشمن با گستاخی تمام مسئولیتِ پر پر کردنِ عزیزانِ مان را بر عهده می گیرد درد می کند و ما آرام نمی گیریم اِلا به انتقام...

به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، مریم بابازاده، فعال دانشجویی دانشگاه فرهنگیان بیت الهدی آمل در طی یادداشتی وقوع حادثه تروریستی در حرم مطهر احمد بن‌ موسی علیه السلام که منجر به شهادت و مجروحیت جمعی از زائران و هموطنان عزیز شد را تسلیت گفت و بیان کرد: 

 

باز هم همان اتفاق افتاد، دردی که فراموش که نه اما در حال التیام یافتن شده بود دوباره از سر گرفت، خونِ مظلوم ریخته شد اما آنچه که بیشتر لبریز شد آبروی نداشته‌ی دشمنان داخلی و خارجی بود که روز به روز در حال رسوا شدن هستند.

 

 باز هم تناقض، آنچه که ادعا می‌کنند با آنچه که رفتار می‌کنند در گفتار اعتقادات را بی‌اهمیت جلوه می‌دهند و در عرصه‌‌ی عمل دقیقا مکانی را مورد هدف قرار می‌دهند که پای اعتقاداتمان در میان است و از جمله شلوغ‌ترین مکان‌های شهرها است.


اما آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد این است که چه چیزی باعث شده است که دشمن نالایق‌مان به خود جرئت داده است که ما را دوبار از یک نقطه مورد هدف قرار بدهد و هم‌وطنانِ جانِمان را که خود را در نهایت، فدایی خاک و انقلاب و اعتقاداتمان می‌کنند به درجه شهادت و زخمی شدن برسانند، مسئله شاهچراغ که نباید به راحتی از آن گذشت مسئله‌‌ای است که باید به آن پرداخته شود به نحوی که این آگاهی باید برای تمام افراد جامعه ایجاد شود که دشمن لحظه به لحظه در انتظار موقعیتی است که رنگِ اعتماد را بین مردم و مسئولین کم و کمتر کند و دو دستگی و تعارض را برجسته نشان بدهد که الحمدالله قابل روئیت است که هر بار تیرشان به سنگ می‌خورد و سرافکنده‌تر از روزهای قبل می‌شوند.

 

این نکته هم قابل تامل است که نباید از یک‌جا دوبار گزیده می‌شدیم و تجهیزات و تمهیدات بیشتری با توجه به حادثه تروریستی پیشین در نظر می‌گرفتیم اما چه کنیم که هربار بعد از اینکه مرغ از قفس می‌پرد ما به‌دنبال حل ماجرا هستیم. البته که باز هم عملیات جلوگیری از فاجعه قابل ستایش است هر چه خون مظلوم کمتری ریخته شود قلبِ ما تسلی بیشتری پیدا می‌کند اما زخم از دست دادنِ هم‌میهنانِ‌مان تا زمانی که دشمن با گستاخی تمام مسئولیتِ پر پر کردنِ عزیزانِ‌مان را بر عهده می‌گیرد درد می‌کند و ما آرام نمی‌گیریم اِلا به انتقام...