مرکز بسیج دانشجویی

تعامل گروهی،محرک رشد تشکیلات

یکی از برنامه هایی که ما داشتیم و اثر ان را در دانشگاه دیدیم، همین پرسش و پاسخ و مناظره های دانشجویی است که توصیه می کنم دانشگاه ها به این سمت بروند.این باعث میشود دانشجومعلمان هم روی این مسئله فهم جدی تری داشته باشند و هم باعث امیدآفرینی خواهد شد.

 به‌گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، محمدامین رضائی؛ 
تشکل‌های دانشجویی قلب تپنده دانشگاه‌ها هستند، در صورت فعالیت و کنش تشکل‌ها، دانشجوها فرصت بیشتری برای عرض اندام در برنامه‌های دانشجویی خواهند داشت، بستری که تماماً توسط دانشجوها اداره می‌شود و ورود به آن می‌تواند چالش جدی‌ای برای هر دانشجوی فعال باشد. پای صحبت مسئولین بسیج دانشجویی می‌نشینیم تا بیشتر از تحرکات و اقدامات یکی از فعال‌ترین تشکل‌های دانشگاه فرهنگیان مطلع شویم. این‌بار با عرفان گلزاده پیرامون فعالیت‌های پایگاه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان حکیم فردوسی البرز به گفت‌وگو نشستیم.

 

لطفا معرفی کوتاهی از خود و مسئولیت خود داشته باشید.

در ابتدا سلام عرض می‌کنم خدمت شما و تشکر می‌کنم از تیم بعثنا که کارهای رسانه‌ای در حوزه دانشگاه فرهنگیان از هرجهت بهتر شده و دانشگاه‌ها می‌توانند الگوبرادری کنند و کیفیت کارها بالاتر رفته، بنده در ابتدا به‌عنوان معاونت سیاست‌ورزی مشغول به فعالیت بودم، الان هم دو سال است که مسئول پایگاه حکیم فردوسی البرز هستم.

وقتی مسئولیت پایگاه بسیج دانشجویی به شما پیشنهاد شد چه تصوری از این جایگاه داشتید و چرا این مسئولیت را قبول کردید؟

ما فعالیت‌ها را می‌دیدیم و در جایگاه معاونت سیاست‌ورزی هم که یک‌سری فعالیت‌هایی می‌کردیم، به این نتیجه رسیدم که تشکیلات باعث رشد فردی می‌شود. در گام دوم آرمان‌هایی مجموعه بسیج دنبال می‌کند و حرف جدی‌ای که از تحول می‌زند، باعث شد من تفاوت بچه‌هایی که در تشکیلات فعالیت می‌کنند نسبت به بچه‌هایی که دغدغه آنچنانی ندارند را ببینم و همین‌ها من را جذب بسیج کرد. اوایل بار مسئولیت مقداری برایم مبهم بود ولی وقتی قبول کردم، عهد کردم در مسیر تحول گام بردارم. نگاه‌مان هم در مجموعه این است که حتی یک قدم هم که بشه در این مسیر گام رو به جلو برداریم. نوع نگاه حضرت آقا به تعلیم‌وتربیت به نوعی هست که از کلام ایشان می‌شود فهمید کار عقب‌مانده زیاده، از طرفی آدم جدی و پیگیر در این زمینه کم است. حالا ما ادعایی نمی‌کنیم آدم جدی‌ای هستیم، ولی می‌شود در این مسیر تحول و منویات رهبری هدایت شد، انگیزه گرفت، گام برداشت و حرکت کرد.

یکی از چالش‌های جدی برای مسئولین بسیج، انتصاب معاونت‌ها است. شما چطور شناسایی کردید؟ از توانایی افراد باخبر شدید و چه برنامه‌ای برای رشد اون کادر درنظر دارید؟

اکثر آدم‌های تشکیلات را در اردوهای جهادی، راهیان نور و دوره‌های تشکیلاتی می‌شود شناخت. نه صرفا در کف کار و زمان کلاس‌ها، شخصیت آدم تشکیلاتی رو می‌شود هنگام سفره پهن کردن و سفره جمع کردن هم تشخیص داد. ما به‌نوعی افراد رو شناسایی کردیم و با سپردن کارهای کوچیک مثل کنگره شهدا، روابط عمومی فلان دوره، یا با سپردن وظیفه عکاسی دوره به شخصی که عکاس نیست و با سنجش اینکه شخص چقدر مسئولیت‌پذیر است با آدم‌ها آشناتر شدیم و سپس باتوجه به توانایی‌های شخصی و تخصصی وظایفی را برعهده‌شان گذاشتیم.

درخصوص اینکه چه برنامه‌ای برای رشد افراد داریم، اول اینکه جلسات شورای پایگاه مهم است، و البته صرفاً ارتباط شما با اعضا در قالب جلسات شورا نباشد. وقت گذراندن با بچه‌ها سبب این است که حلقه اتصال بین تشکیلات بیشتر تقویت می‌شود. پیشنهاد دیگرم این است که بیانات آقا را حتما دورهم بخوانند. در حد ده دقیقه هم شاید سخنان آقا با معلمین طول نکشد، ولی این خودش سبب افزایش دغدغه‌مندی معاونت‌ها می‌شود. نکته‌ی بعدی کارسپاری به اشخاص است، خصوصاً روی این تاکید دارم که کارهای بزرگ به معاونت سپرده شود و از خراب کردن کار توسط معاونت نترسیم. قاعدتاً از دل این خراب کردن‌ها، بعدا یه کار استخوان‌دار در میاد.

یکی از کارهای شاخص بسیج دانشجویی حکیم فردوسی البرز برگزاری همایش معلمان مقاومت بود. چطور این ایده به ذهن شما رسید و باتوجه به بازخوردهایی که داشتید همایش را چطور ارزیابی کردید؟

با قدرت گرفتن و تحولات و تحرکات محور مقاومت و برخی از کشورهای مسلمان و حتی غیرمسلمان که از طرقی آگاه بودیم درحال فعالیت‌های مربوط به تعلیم‌وتربیت هستند، ما را به این فکر فرو برد که ماهایی که نگاه‌مون به تعلیم‌وتربیت این‌شکلی است و نگاه تحولی داریم، همایشی به مناسبت هفته مقاومت و هفته معلم تحت عنوان معلمان مقاومت برگزار کنیم و در آن دو حرف جدی زده شود، یکی اینکه ما حرف و ادعایمان در مورد تعلیم‌وتربیت چیست و دو اینکه محور مقاومت و جهت‌دهی که جمهوری اسلامی در منطقه انجام می‌دهد، به چه صورت روی منطقه اثر می‌گذارد، حتی در کشورهای غیرمسلمان. ما حتی یک نماینده از کشور آرژانتین داشتیم و متوجه شدیم او هم مثل ما به تعلیم‌وتربیت نگاه می‌کند، همچنین نمایندگانی از کشورهای نیجریه و یمن و آفریقا و پاکستان و تاجیکستان هم داشتیم.

از وقایعی که در پاییز اتفاق افتاد، کرسی‌ها و پرسش و پاسخ‌ها با رجل سیاسی را شروع کردیم. و اثر خیلی خوبی هم داشت، چون ابتدای وقایع، در کف دانشگاه، گفتمان خودمان را نتوانسته بودیم به دانشجویان تفهیم کنیم، در نتیجه برنامه‌هایمان را شروع کردیم. در جلسه پایگاه دورهم با اعضا نشسته بودیم که این ایده شکل گرفت که ما در سطح دانشگاه و استان اثرگذاری داشتیم، بیاییم مقداری افق دیدمان را بالاتر ببریم نسبت به تعلیم‌وتربیت و بین‌المللی نگاه کنیم. این شد که ایده معلمان مقاومت شکل گرفت. و حالا اولین همایش برگزار شد و نتایج خوبی هم داشت، از همان رویداد یکی دو نفر در رویداد الفتا شرکت کردند. بعد از برگزاری همایش هم این امکانش هست که حلقه بین‌المللی مناسب و دغدغه‌مند تشکیل داد و با آنها به‌صورت مستمر در ارتباط بود. و برنامه‌مان هست در ترم جدید یک برنامه کاملا متفاوت منتها با همان نگاه بین‌المللی برگزار خواهیم کرد تحت عنوان معلمان مقاوت دو. 


برای ماه‌های آینده چه برنامه‌ای در نظر دارید؟ چه در در جایگاه مسئول بسیج چه در جایگاه دبیر شورای تبیین مواضع.

رهبری تاکید زیادی برای انتخابات دارند، از چندماه قبل آن صحبت می‌کنند در مورد آن و خیلی بد است اگر تشکلی از دانشجومعلمان کار جدی‌ای برای این قضیه نداشته باشند. ما هم در شورای تبیین مواضع برای معاونت‌های سیاست‌ورزی و هم در سطح پایگاه‌ البرز برنامه‌هایی داریم.
یکی از برنامه‌هایی که ما داشتیم و اثر ان را در دانشگاه دیدیم، همین پرسش و پاسخ و مناظره‌های دانشجویی است که توصیه می‌کنم دانشگاه‌ها به این سمت بروند.این باعث میشود دانشجومعلمان هم روی این مسئله فهم جدی‌تری داشته باشند و هم باعث امیدآفرینی خواهد شد.


صحبتی اگر هست که در گفت‌وگو بهش پرداخته نشد، بفرمایید‌.

نکته‌ای که الان به ذهنم رسیده، اخلاص در کار تشکیلاتی خیلی مهم است. شاید در حجم کارها خود بچه‌های تشکیلات کمتر توجه کنند به این موضوع ولی بنده خودم بارها شاهد این جریان بودم، هرجا که دنبال اسم و دیده شدن در کارها بودیم، یا کار زمین خورده، یا اونطور که ما را راضی کند درنیامده است. اما هرجا که بچه‌ها فارغ از اسم و جایگاه، دلی کار کردند خوب پیش رفته. مثل اربعین، کنگره شهدا و ... .
بحث دوم به مبانی بچه‌ها توجه شود، بچه‌ها به دو صورت در تشکیلات می‌مانند، اگر حس کنند تشکیلات بدرد آنها می‌خورد، و اینکه آنها بدرد تشکیلات می‌خورند. با کارسپاری می‌شود مورد دوم را حل کرد، اما اینکه تشکیلات بدرد شخص بخوره، برعهده مسئول پایگاه‌ است. باید برای هر شخص یک مبنا و سیری را تعریف کنند. که در آن سیر آن شخص رشد کند، و خودش حس کند که تشکیلات باعث رشدش شده. اگر ما نتوانیم بچه‌ها را از درون نسبت به آرمان‌هایمان مشتعل کنیم،  این بچه‌ها از گفتمان ما دور خواهند شد.