روایت مسیر
تشکیلات انسان ساز
در تشکیلات و خارج از تشکیلات، فرد برای ما مهم تر از کار است و نباید به افراد به عنوان ابزاری برای انجام کار نگاه کرد بلکه باید تشکیلات را بستری برای تربیت انسان در نظر گرفت. ممکن است کار روی زمین بماند اما بهتر از این است که به واسطه کار یک نفر از ما رنجیده شود یا از فضایی که وجود دارد فاصله بگیرد.
به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، خبرنگار بعثنا؛
بهترین راهی که میتوانیم هدایت الهی و انقلابی را در ذهنها و جانها بنشانیم تشکیلات است. به واقع باید گفت؛ اگر چنان چه کسانی بخواهند کار کنند و متشکل نباشند، نخواهند توانست از لحاظ کیفیت و کمیت آن کاری را بکنند که یک گروه متشکل انجام خواهد داد. پای صحبت مسئولین بسیج دانشجویی مینشینیم تا بیشتر از ساختار و تحرکات یکی از فعالترین تشکلهای دانشگاه فرهنگیان مطلع شویم. اینبار به گفتوگو با ملیحه محمدیان، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان سلمان فارسی شیراز به گفتگو نشستیم.
ابتدا خود را معرفی کنید و بگویید به چه علت این مسئولیت پذیرفتید؟
ملیحه محمدیان هستم، ورودی 99 آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان سلمان فارسی شیراز. به مدت دو سال است که این مسئولیت را قبول کردم. مسئله اول برای پذیرش این مسئولیت این بود که وقتی گروهی دور هم جمع میشوند و هدفی را دنبال میکنند، آن جمع به یک راهبر و پیشرو نیاز دارد، من باتوجه به فعالیت دوسالهای که در بسیج داشتم این احساس را کردم که مدیریت این مجموعه را میتوانم برعهده بگیرم. هدفی که مدنظر دارم در درجه اول رشد شخصی خودم است. به نقل از استاد رحیمپور ازغدی اگر من برای مردم کار کنم، خیلی چیزها از دست میدهم؛ چه به دست می آورم؟! امیرالمومنین میفرمایند که آن چیزی که شما از قِبَل خدمت به مردم به دست میآوری خیلی بیشتر از آن چیزی است که مردم از قِبَل خدمت تو به دست میآورند. هر چه بیشتر به بقیه کمک کنی یعنی برای خدا کار کردی و خودت بیشتر سود میبری. یعنی تو داری در قالب کمک به دیگران به خودت کمک میکنی؛ تشکیلات هم همینگونه است تو اول خودت رشد میکنی و بعد به بقیه کمک میکنی اما نه بخاطر آنها، بلکه بخاطر خدا و بخاطر خدا یعنی بخاطر خودم.
اخلاص و نظم کلید موفقیت هرکاری
بهشخصه موفقیت در کار را در میزان اخلاص میدانم. یک جایی اخلاص باعث میشود که حتی کاری در توانت نباشد و زیاد روی آن وقت نگذاری، اما خدا به آن کار برکت دهد. در یک جایی زمان خیلی زیادی اختصاص میدهی اما اخلاص نداری و کار انجام نمیشود. ما مامور به انجام تکلیف هستیم و نتیجه دست خداست. در این شرایط گاهی اوقات دو دوتای ما بیشتر از چهارتا میشود این میتواند همان اخلاص باشد. چیزی که به نظرم خیلی در این جایگاه مهمه نظم است. البته نظم اسلامی، نه نظم به معنای سکولار. برای اینکه تشکیلاتی به نظمش شناخته شود، و در وهله اول باید فرمانده و پیشرو به این قاعده و نظم عمل کند تا تشکیلاتی که ساخته میشود یک تشکیلات منظم اسلامی باشد. این مهم است که دغدغههای ما واقعی باشند و در حرف خلاصه نشوند. همچون شهید چمران که به معنای واقعی کلمه یک مبارز بود، یک رویایی داشت و برای رسیدن به رویا مرزی را نمیشناخت و در هرجای دنیا برای رویایش میجنگید. یک جاهایی باید خودمان را کوچیک ببینیم تا درد واقعی را حس کنیم و دچار توهم نشویم.
افراد، سرمایه اصلی تشکیلات
در تشکیلات و خارج از تشکیلات، فرد برای ما مهمتر از کار است و نباید به افراد به عنوان ابزاری برای انجام کار نگاه کرد بلکه باید تشکیلات را بستری برای تربیت انسان در نظر گرفت. ممکن است کار روی زمین بماند اما بهتر از این است که به واسطه کار یک نفر از ما رنجیده شود یا از فضایی که وجود دارد فاصله بگیرد.
اما متاسفانه گاهی اوقات ما به تک تک افراد فکر نمی کنیم بلکه صرفا بستر فراهم میکنیم تا افراد به صورت جمعی جذب شوند. در صورتی که یک جاهایی نیاز است جذب انفرادی در مسیر رشد فرد در تشکیلات را در نظر بگیریم و افراد، زمان و ارزش از سمت ما دریافت کنند تا خودشان ارزش افزودهای که در تشکیلات وجود دارد را کشف کنند.
هر شخص یک نسخه متفاوت
با توجه به تنوع کادرها، رفتار و روحیات اشخاص نقطه شروع برای هر فرد متفاوت است، گاهی با فردی مواجهه میشویم که از نظر دغدغهمندی نسبت به دیگر افراد سطح پایینتری دارد و یا حتی فرد دغدغهای ندارد، در اینجا صحبت کردن و مهمتر، چگونه بیان کردن موضوعات اهمیت بالایی دارد طوری که فرد در درون خود احساس نیاز کند و به جای اینکه ما فرد را ملزم به فعالیت کنیم در زمانهای بعدی خودش داوطلب فعالیت میشود. البته زمان گفتگو با افراد هم مهم است گاهی یک نفر با یک جلسه صحبت علاقهمند به فعالیت میشود و شخصی دیگر با چندین ماه. خلاصه اینکه نمیتوان نسخه واحد برای همه در نظر گرفت.
نیازمند تشکیلات
در تشکیلات اسلامی همه ما نیازمند تشکیلات هستیم تا بتوانیم افراد دغدغهمند را تربیت کنیم و به آنها هویت ببخشیم. در این صورت خود را محدود به جایگاه نمیدانیم و در هر جایگاه و شرایطی کنشگری موثری ایفا میکنیم. و به منزله یک امام راه را شناسایی و دیگران را هدایت میکنیم. گاهی اوقات شاید یک پایگاه خروجی رسانهای قویای نداشته باشد اما در درون در حال شبکه سازی است و گفتمان قوی بین افراد تشکیلات ایجاد میکند تا پایگاه از طریق ایجاد دغدغه و کنشگری موثر رشد کند. در این مرحله ایجاد تعامل خوب با دانشجو و سرمایهگذاری و برنامه ریزی طبق روحیات شخصی دارای اهمیت است.
رسالت هر معاونت
هر معاونت دارای رسالت متفاوتی است. در جلسات شورای پایگاه این نکته را در نظر میگیریم که در رابطه با برنامه های اینده با بررسی چالشهای گذشته، تبادل نظر داشته باشیم.
در واقع در هر معاونت با توجه به اهداف تعریف شده باید کاری متفاوت و جذاب متناسب با نیاز مخاطب ارائه شود. گاهی اوقات متفاوت بودن آن کار در این است که از قالب تکراری در ارائه برنامه ها پرهیز کنیم و عنوانی انتخاب کنیم که در فرد ایجاد سوال کند. در این صورت از کارهای سطحی و کوتاه مدت دوری میکنیم و فهم مخاطب را ارتقا میبخشیم تا حس کند که ما یک قدم جلوتر هستیم و برای رفع نیاز و افزایش آگاهی سعی میکند با ما همراه شود.
اگر جزئیتر تامل کنیم میتوانیم برای تکتک مراحل نقشهای متفکرانه طراحی کنیم. توجه به این نکته هم ضروری است که کار جذاب و متفاوت ممکن است در دل کارهای ریز اتفاق بیفتد که این موضوع حاصل فهم درست از مسیر است.
فهم اسلام ناب در دل فرهنگسازی
دیدی که نسبتبه معاونت فرهنگسازی وجود دارد، ممکن است در نگاه اول، سطحی و سادهانگارانه باشد ولی در واقعیت جزو مهمترین و تأثیرگذارترین معاونتهاست؛ چون باید قالبی از فهم و هدفی که بهدنبال آن است، طراحی و برنامهریزی کند و این فهم، فهم اسلام ناب است.
وقتی با دید یک دستگاه، به انقلاب اسلامی نگاه کنیم نرمافزار آن، فرهنگ خواهد بود که بهعنوان روح حاکم بر این دستگاه نقش ایفا میکند. در انقلاب اسلامی، اساس فرهنگ برمبنای اسلام است؛ پس شناختی که باید نسبت به اسلام وجود داشته باشد خیلی مهم است و موجب میشود تا فرهنگ نسبت به آن رشد پیدا کند؛ درصورتیکه نگاه به اسلام، یک نگاه حداقلی و التقاطی به گفتهی امامخمینی یک نگاه آمریکایی باشد، قطعاً فرهنگی که ترویج میشود، فرهنگ اسلام ناب نخواهد بود.
ما در تلاش هستیم محتوایی ارائه دهیم تا دربرگیرنده فهم اسلام ناب باشد و روایتهای بدلی و دروغین از اسلام کنار گذاشته شود. این هدف میتواند در مسیر مناسبتها تقویت شود، بهعنوان مثال اگر در ریشه اربعین و راهیان نور عمیقتر شویم، وقتی نسبت به این موضوعات فهم متفاوتی وجود داشته باشد، کار فرهنگسازی سختتر و عمیقتر خواهد شد و متأسفانه در بسیاری از موارد این فهم وجود ندارد و دلیل آن به عدم شناخت ما از اندیشه امامان برمیگردد.
نقش ما در حکومت مینیاتوری اسلامی
وقتی ما به عنوان یک حکومت مینیاتوری اسلامی امام یک تشکیلات باشیم یا حتی اعضای آن حکومت را تشکیل دهیم باید به عنوان حلقههای میانی نقشمان را درست ایفا کنیم و بیشتر از بقیه حرکت کنیم و سعی کنیم افراد را جذب و به دنبال خود بکشانیم. ما باید جایی که ایستاده ایم را بزرگ ببینیم و بدانیم در مرکز عالم تاثیرگذاریم.
یک جاهایی نیاز است به دفاع مقدس به عنوان الگو نگاه کنیم. ببینیم ادم هایی که وارد دستگاه جنگ شدند جور دیگری خارج شدند مانند حسن باقری. فکرکنیم در شرایط فعلی دستگاه جنگ چیست و کجاست؟! اگر تشکیلات به عنوان یکی از این دستگاه ها باشد باید سعی کنیم در هر مسئولیت و جایگاهی که هستیم به جهت دهی فعالیت و تنظیم مختصات این دستگاه کمک کرده باشیم و بتوانیم نیروی طراز اول انقلاب را تربیت کنیم به عبارتی نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده فرآورده دانشگاه جمهوری اسلامی باید چمرانها باشند.