یادداشت دانشجویی
دانشگاه فرهنگیان گرفتار دومینوی چرخان
به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، سعید ابراهیمی فعال حوزه تعلیم و تربیت در ارتباط با بحران هویت تعلیم و تربیت از مدرسه به دانشگاه فرهنگیان در یادداشتی نوشت:
دانشگاه فرهنگیان گرفتار دومینوی چرخان!
دانشگاه فرهنگیان شاید به عنوان یک دبیرستان اما با حیاطی بزرگتر میراثدار تمام کاستیهای مدرسه باشد. مطالعهی وضعیت دانشگاه فرهنگیان نباید بریده از جامعه و صرف نظر از تاثیرات اجتماعی و فرهنگی جامعه صورت پذیرد. دانشگاه فرهنگیان یا نهاد تربیت معلم به عنوان مجموعهای که تقریبا همزمان با ورود مدرسه به ایران جهت تامین نیروی انسانی متخصص ایجاد شد، عضوی از نهاد آموزش عمومی بوده که بیشترین تاثیر پذیری را از مدرسه دارد، چه در بعد محتوای آموزشی که سرفصلهای آن متناظر با برنامهی درسی مدارس است و چه در بعد روشها که متناسب با فضای کلاسها و مدرسه هاست فارغ از اینکه در عمل، این محتوا و روش چقدر کاربردی هستند! در کلیت این دو لاجرم ناظر بر مدرسهاند.
دانشگاه فرهنگیان مبتلا به دومینوی چرخانی است که هم از وضع موجود اثر میپذیرد و هم در تداوم و بازتولید وضع موجود اثرگذار است.فضای علمی، روانی و فرهنگی حاکم بر مدارس نیز جهت دهندهی دانشجو معلمان در کیفیت ادامه تحصیل است. همچنانکه یک ورزشکار کمیت و کیفیت تمرین خود را متناسب سطح مسابقات تنظیم میکند یک دانشجو معلم هم بر اساس سطح موجود مدارس خود را تنظیم میکند. وقتی نهاد مدرسه در ایران فاقد ایده و مبتلا به بحران هویت است قطعا این بحران به متن نهاد تربیت معلم هم سریان پیدا میکند.
دانشگاه فرهنگیان از جهت امکانات و بودجههای آموزشی هم متاثر از مدرسه است هرگز شاهد اعتبارات قابل توجهی که سایر دانشگاهها بهره مند میشوند برخوردار نبوده و نخواهد بود. کیفیت فعالیت علمی اساتید این دانشگاه نیز همان کیفیت موجود در مدارس است اما با اندازهای درشتتر و با ادبیات دانشگاهیتر! اصلاح این وضعیت بر اساس یک اصل بازاری تابع عرضه و تقاضاست و این موضوع به شدت متاثر از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی جامعهی ایران است. اینکه ما ایرانیها چقدر تمایل به دیده شدن داریم و به برخی جایگاهها از باب تفاخر و خودنمایی نگاه میکنیم در انتخابهای ما تاثیرگذار است. ما در نهاد آموزش و پرورش با افرادی مواجهیم که صرفا برای داشتن عنوان مدیر مدرسه یا معاون مدرسه دلخوشاند، در اندازهی بزرگتر تا زمانیکه برای حضور در دانشگاه فرهنگیان به عنوان استاد علی رغم تمام کاستیها، نداریها و... همچنان سرودست شکسته میشود قوهی حاکمهی این نهاد هم هرگز ضرورتی به اصلاح وضع موجود نخواهد دید، البته این نکته منافی برخی از افراد که دلسوزانه و از روی دغدغه در این دانشگاه مشغول تدریس هستند نمیشود.
مزیتهایی که در ابعاد مختلف، شامل تدریس در سایر دانشگاهها میشود شاید برای افراد با سطح علمی بالا کمتر انگیزهای برای حضور در دانشگاه فرهنگیان ایجاد بکند شاید بهتر بود پژوهشی صورت میگرفت که دانشجو معلمانی که تحصیلات تکمیلی خود را به پایان رساندهاند بیشتر در کدام محیطهای علمی مشغول هستند؟!
نبود تشکلهای سازنده و تحول خواه که نسبت به اصلاحات اساسی در دانشگاه فرهنگیان اقدام کنند شاید در تداوم و عمیقتر شدن وضع موجود این دانشگاه تاثیر ویژهای داشته است. این نکته نیز متاثر از مدرسه است! یک بدبینیِ بلاوجهی نسبت به تشکلهای معلمان همچنان وجود دارد، اینکه مدرسه در چند دهه بعد از ورود به ایران در اختیار جریان فکری چپ قرار گرفت و به عنوان یک تهدید امنیتی بدان نگاه شد تا به امروز رگههایی از آن نگاه امنیتی پابرجا مانده و با حساسیت ویژهای نسبت به این تشکلها تعامل میشود. البته جمعها و گروههایی هم که جسته گریخته در تلاش برای اصلاح نهاد تربیت معلم هستند هم دامنهی اصلاحگریشان در حد تغییر روشهای تدریس و تاثیرگذاری فردی هستند و کمتر سراغ اصلاحات ساختاری و سازمانی این دانشگاه رفتهاند.
کلام آخر اینکه اصلاح وضع دانشگاه فرهنگیان در گرو اصلاح نهاد مدرسه است و اصلاح نهاد مدرسه در گرو اصلاح ساختارهای سیاسی و رسیدن به ایدهای بومی در حکمرانی است.