مرکز بسیج دانشجویی

یادداشت دانشجویی

صعود آپ در پیچ و خم سند تحول بنیادین

به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، علیرضا رسولی و مهدی باکری‌نیا از فعالین بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان آذربایجان شرقی در رابطه با دست‌آورد‌های جمهوری اسلامی ایران در حیطه تعلیم و تربیت در یادداشتی نوشتند:

 

زمانی که تحصیل برای دانش آموزان روستا های دور افتاده ، دانش آموزان با وضع مالی ضعیف ، دانش آموزان با نیاز های ویژه در حال تبدیل به آرزو بود انقلابی رخ داد انقلابی از جنس نور که دوباره نور امید را دل کودکان و نوجوانان این سرزمین روشن کرد و حال دیگر آرزوها فقط به خواندن و نوشتن ختم نمیشد ، و جای خودشان را به سطوح عالی علمی و آرزوی خلبانی و مهندسی و علوم تجربی داده بودند.

 

مردم روستاهای دور افتاده که یک زمان در آرزوی نعمت گاز و برق بودند، حال برای تنها سه ، چهار دانش آموز روستایشان معلم و مدرسه هم داشتند چه برسد به نیاز های اولیه که سالها از آنها دریغ شده بود.

 

در حالیکه قبل از انقلاب مردم امیدی به تحصیل دانش آموزان معلول و با شرایط خاص نداشتند، حال هیچ دانش آموز معلولی بی سواد نمی‌ماند، اکنون بیش از ۷۰ هزار دانش آموز با نیاز های ویژه از نعمت تحصیل برخوردارند. 

 

 زمانی سواد خواندن و نوشتن کشور در حدود ۴۸ درصد بود یعنی از هر ۱۰۰ نفر ۵۲ نفر سواد خواندن نوشتن نداشتند، در حالیکه الان این آمار به ۹۶ درصد رسیده است.همه اینها از زمانی شروع شد که مردم به خودشان آری گفتند ، از ۱۲ فروردین سال ۵۸.

 

شاید آن موقع کسی فکرش را هم نمی‌کرد دانش آموزان ایرانی قرار است قله‌های المپیاد‌های علمی و ورزشی جهانی را فتح کنند.

 

هر چند این آغاز راه است و آموزش و پرورش ما به آن سطح مطلوب که توقع داریم نرسیده است، ولی مسیری که طی کرده‌ایم هموار نبود و زمانی که دنیا در حال یافتن در‌های جدید علم بود نصف مردم ما حتی توان خواندن خبر کشف علم آنها را از روزنامه نداشتند !! 

 

این مسیری بود که طی کردیم ولی کافی نیست، هنوز با خیلی از اهداف و آرمان‌های انقلاب فاصله داریم هنوز که هنوز هست در پیچ و خم تحول بنیادین سرگردانیم هر چند در آموزش به سطح مطلوب این سیستم آموزشی مبتنی بر تقلید از سیستم‌های آموزشی غرب رسیده‌ایم و گاهی از آنها جلو زده‌ایم ولی باید قبول کرد که نهایت سیستم آموزشی کشور‌های خارجی همین است و سیستم آموزشی‌ای که مطلوب ماست همچنان در حد رویا هست.

 

به امید روزی که دانش آموز با سواد نخبه ما در حیات طیبه ای زیست کند که طریقه آن را یاد گرفته باشد، دانش آموزی هدفمند ، دغدغه‌مند و سالم که دیگر یک محل ذخیره اطلاعات و کتابهای درسی نیست، دانش آموزی که خود تحول آفرین باشد.

 

به امید روزی که به جای تقلید در سیستم آموزشی سیستم آموزش و پرورشی مطلوب خودمان را داشته باشیم و با توکل بر خدا و درایت جوانان الان ولی از جنس جوانان سال ۵۷ این امر دور از دسترس نیست.

 

در پناه حق