مرکز بسیج دانشجویی

یادداشت دانشجویی

نسخه ترمیم یافته سند تحول بنیادین

به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، حانیه فریادرس مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان آیت الله کمالوند لرستان در خصوص ترمیم و اصلاح نسخه سند تحول بنیادین در یادداشتی نوشت:

 

نسخه ترمیم یافته سند تحول بنیادین آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران ،چندی پیش انتشار پیدا کرده است. و مراحل اصلاح را طی می‌کند که درصورت تصویب در شورای عالی انقلاب فرهنگی لازم الاجراست. 

 

اینکه بعد از ۱۲ سال از عمر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، جرات و همت ترمیم آن پیدا شده است؛ بسیار جای امیدواری دارد. نسخه ترمیم یافته نسبت به نسخه قبل از انسجام درونی بیشتری برخوردار است ؛ اما هنوز هم جای اصلاحات بسیاری دارد که در صورت عدم توجه ، بیم آن می‌رود که تحول بنیادین در حد شعار باقی بماند.

 

در این نوشتار به بیان ۳ نقد حیاتی از مجموعه ایرادات وارده می پردازم . 

 

مورد اول 

هدف کلان ۷: کسب موقعیت نخست و ممتاز نظام تربیت رسمی عمومی کشور در منطقه و جهان اسلام

راهبرد ۲۲: شناخت روندهای موفق جهانی راهبردها و سیاست‌های بین‌المللی و تغییرات متاثر از آنها در عرصه تربیت رسمی عمومی (هدف کلان ۷)

راهبرد ۲۳: تربیت تمام ساحتی شهروند در تراز جهانی و دیپلماسی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سطح منطقه و جهان (هدف کلان ۷) 

 

ظاهر هدف کلان ۷ رسیدن به پله‌های ترقی ، پیشرفت و مطرح شدن در سطح جهان است. غافل از اینکه اگر بخواهیم در منطقه و حتی جهان اسلام موقعیت نخست را کسب کنیم، ناگزیر باید خود را با شاخصه‌های توسعه جهانی که در اسنادی از قبیل سند آموزش ۲۰۳۰ مطرح شده است ،تطابق دهیم .

باطن خطرناک این هدف در راهبردهایش که  به آن جهت دهی می کند بیشتر نمایان می شود.  گزاره ناصواب [تربیت تمام ساحتی شهروند در تراز جهانی ]مغایرت اساسی با مبانی سند تحول و توصیه‌های اکید مقام معظم رهبری است که می‌فرمایند:(ما برای تربیت نسل آینده با حریفی به نام نظام سلطه بین‌المللی مواجه هستیم؛ که برای نسل جوان ملت‌ها به ویژه ایران برنامه دارد. نوسازی نظام آموزشی به شیوه تقلیدی و رونویسی از دست غربی‌ها کاری غلط است آموزش و پرورش کار حاکمیتی است و دولت باید نقش آفرینی کند.)۱۳/ ۲/ ۱۳۹۵

 

هدف آموزش و پرورش ایران  باید تربیت انسان تراز انقلاب اسلامی که مقدمه ساز ظهور امام زمان عجل الله است قرار بگیرد نه تربیت شهروند در ترازجهانی!

همچنین وقتی اهداف ، مسئله ها و مبانی جمهوری اسلامی با دیگر کشور ها متفاوت است؛ تدوین سند بین المللی کاری بس عبث و بیهوده است. 

دلسوزان و دغدغه‌مندان تعلیم و تربیت می‌بایست با توجه به گلوگاه‌های حیاتی سند ، مطالبه درست آن را دستورکار فوری و فوتی خود قرار دهند؛ تا قبل از تصویب نسخه ترمیم یافته از محقق شدن گزاره‌های مغایر با مبانی تربیت اسلامی، پیشگیری نماییم. 

 

مورد دوم

راهکار ۵-۱۳ از هدف کلان ۳ :(تنوع بخشی به مسیر ورود به معلمی، تربیت تخصصی‌حرفه‌ای و دینی و حفظ کرامت دانشجو‌معلمان با مشارکت دانشگاه‌های برتر و حوزه‌های علمیه و مدیریت دانشگاه‌های فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی) 

 

مقام معظم رهبری می فرمایند: راجع به مسئله‌ی دانشگاه فرهنگیان و مسئله‌ی تربیت‌معلّم؛ امروز مهم‌ترین نیاز آموزش و پرورش کشور، معلّم است؛ مهم‌ترین نیاز، معلّم است. این دانشگاه و دانشگاه شهید رجائی و هر نقطه‌ای که تربیت‌معلّم بر آن صدق میکند، بایستی هم کمّاً، هم کیفاً توسعه پیدا کند. آقایان گفتند و بنده هم اطّلاع دارم که تا چهار سال دیگر، تعداد انبوهی از معلّمین -تعداد کثیری- وارد بازنشستگی میشوند و آن کسانی که از این دانشگاه‌ها، یعنی دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی، تحویل داده میشوند به آموزش و پرورش، بسیار بسیار کمتر از آن مقداری هستند که از آموزش و پرورش خارج میشوند؛ این یک بحران است برای آموزش و پرورش؛ نباید چنین اتّفاقی بیفتد. البتّه گفته میشود که از بیرون کسانی را میگیرند، ولی آن یک عمل اضطراری است و در صورت ناچاری و اضطرار البتّه اشکال ندارد؛ علی‌الاصول هم یک کارِ درستی نیست؛ معلّمی یک حرفه‌ی فنّی است، یک کار هنری است؛ یادگرفتن لازم دارد؛ اینجا شما معلّمی را یاد میگیرید؛ آن که در فلان دانشگاه دیگر درس خوانده، او این معلومات شما را که در اینجا یاد گرفته‌اید ندارد؛ چطور میخواهد معلّمی کند؟ مراکز تربیت معلّم، که مهم‌ترینش فعلاً دانشگاه فرهنگیان است، مرکز ثقل اصلی نظام آموزش و پرورش کشورند.۱۳۹۷/۲/۱۹ 

 

جای تاسف بسیاری است که با اعلام نظر صریح مقام معظم رهبری شاهد چنین گزاره ای در سند ترمیم یافته هستیم.

 

این راهکار به جای تاکید به جذب از طریق دانشگاه فرهنگیان، تنوع بخشی و ناقص کردن  تربیت دانشجو معلم را با استفاده از ظرفیت دانشگاه های دیگر که علی رغم داشتن بنیه علمی ، ماموریت مهم تربیت معلم را ندارند؛ در دستور کار قرار می دهد.

نتیجه این جمله می شود اینکه دولت سیزدهم به جذب چهار برابری معلم از طریق آزمون ماده ۲۸ نسبت به دانشگاه فرهنگیان افتخار نماید .

باید با برنامه ریزی صحیح جذب معلم را مختص دانشگاه فرهنگیان قرار داد و به کارگیری معلم از طرق دیگر را فقط در موارد اضطراری مجاز نمود.

 

مورد سوم 

راهکار ۲۸/۶ از هدف عملیاتی ۱۰‌ : کیفیت بخشی به مدارس غیردولتی با اصلاح و بازنگری قوانین و مقررات موجود ، تسهیل در تاسیس و حمایت از فعالیت‌های تربیتی آنان .

یکی از اهداف کلان انقلاب و نظام اسلامی برقراری عدالت در تمام شئون جامعه است.معلم و متفکر شهید مرتضی مطهری در این باره می فرماید: :(این انقلاب آن وقت تداوم پیدا خواهد کرد که اولا مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد؛یعنی دولت های آینده واقعا و عملا در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند.)

هر چند فلسفه شکل گیری مدارس غیرانتفاعی آزاد سازی بخشی از هزینه‌های آموزش و پرورش از طریق واگذاری آن‌ها به خانوادهپهای مرفه شکل گرفت ؛که هدف آن رسیدگی بیشتر به فرزندان خانواده‌های غیر مرفه و در نتیج ارتقای سطح آموزش و پرورش با توان مردم صورت گرفت؛اما نتایج حاصل حاوی از آن است که هدف‌هایی چون جلب مشارکت والدین در امر تعلیم و تربیت فقط در شکل ظاهری و تامین منابع مالی آموزش محقق شده و هدف افزایش کیفیت آموزش نیز در عمل تحقق پیدا نکرده است. 

 

از مهم‌ترین نقد‌های وارده به مدارس غیرانتفاعی می توان به بازتولید طبقات اجتماعی، شکاف طبقاتی و توجه به ظاهر آموزشی و آثار روانی برای سایر دانش آموزان اشاره نمود.پژوهش نامه تعلیم و تربیت، دانشگاه فردوسی مشهد،۱۳۹۲

شان تعلیم و تربیت ،شان دولتی است .تقویت مدارس دولتی مهم است .

مقام معظم رهبری ۱۴۰۲/۲/۱۲

 

بنابراین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش باید موضع صریح خود را نسبت به مدارس دولتی و غیرانتفاعی مشخص اعلام نماید . و به صورت شفاف تاکید بر تقویت و کیفیت بخشی به مدارس دولتی در راستای افزایش عدالت تربیتی و آموزشی کند .نه تسهیل در تاسیس مدارس غیر انتفاعی که روز به روز بر بی عدالتی آموزشی و تربیتی می افزاید. 

 

سه موردی که اشاره نمودم فقط بخشی از ایرادات جدی نسخه ترمیم یافته سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است . سند مذکور دارای ایرادات ساختاری و محتوایی زیادی است . در این سند مفاهیم مهم استکبار ستیزی ، انقلابی گری، جهادگری و از این قبیل کمتر به چشم می‌خورد. 

 

روح حاکم بر سند در فضایی منفعلانه سیر می کند و انگار نه انگار که در عرصه تعلیم و تربیت جنگی برپاست.اگر با افق دید وسیع تر و با عینک تمدن نوین اسلامی به سند نام برده بنگریم ؛ در می یابیم که سند ترمیم یافته تحول بنیادین آموزش و پرورش در صورت عزم راسخ شاید اصلاح یا خوشبینانه تحولی رقم بزند ؛ اما موجب تحول بنیادین نخواهد شد.

 

بی شک اقدام سریع ،متفکرانه و هوشمندانه معلمان ،دانشجومعلمان و همه اهالی تعلیم و تربیت در کمک به رفع نواقص سند ذکر شده عمل به تعهدی تاریخی است.