یادداشت دانشجویی
دانشگاه فرهنگیان، دروازه ورود به دنیای معلمی
به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، یونس شجاعی فعال بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان بحرالعلوم شهرکرد در رابطه با مسئله جذب نیروی انسانی آموزش و پرورش در یادداشتی نوشت:
مقام معظم رهبری
«دانشگاه فرهنگیان یا به تعبیر قدیمی دانشگاه تربیت معلم با دانشگاههای معمولی فرق دارد علاوه بر امتیازات دیگر دانشگاهها امتیاز تولید معلم مخصوص این دانشگاه است.»
دانشگاه فرهنگیان به واسطه رسالتش که همان تربیت نیروی متخصص و ماهر مورد نیاز آموزش و پرورش است، از اهمیت ویژهای برخوردار بوده در واقع دانشگاه فرهنگیان دروازه اصلی ورود به دنیای معلمی است.
هرچند وزارت آموزش و پرورش برای تامین نیازهای خود صرفاً به این دانشگاه متکی نبوده و از شیوههای دیگری چون استخدام معلم از طریق ماده ۲۸ اساسنامه فرهنگیان یا به کارگیری نیروهای حق التدریس نیز بهره میبرد اما میتوان گفت هنوز هم بعد از گذشت یک دهه از تاسیس این نهاد دانشگاه فرهنگیان است که مهمترین نقش را در تربیت معلمان این سرزمین بازی میکند.
اما استخدام از طریق ماده ۲۸ اساسنامه چیست؟
در واقع این ماده میگوید:
«تأمین بخشی از نیازهای خاص آموزش و پرورش در رشتههایی که امکان توسعه آن از طریق دانشگاه وجود ندارد، مطابق ضوابط و مقررات وزارت آموزش و پرورش از میان دانش آموختگان سایر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و پژوهشی کشور و حوزههای علمیه، مشروط به گذراندن دوره یک ساله مهارت آموزی در دانشگاه بلا مانع میباشد.» بنابر آنچه گفته شد و به زبان سادهتر آموزش و پرورش میتواند در رشتههای مورد نیاز خود که در دانشگاه فرهنگیان امکان جذب نیرو در آن رشته را ندارد از فارغ التحصیلان سایر مراکز علمی بنابر اصول و ضوابط نیروی مورد نظر را جذب کند که با توجه به کمبود شدید معلم در حال حاضر انجام این کار ضروری بوده و اجتناب ناپذیر است.
اما ذکر چند نکته در این مورد لازم است.
۱_ در دانشگاه فرهنگیان کلیه دانشجو معلمان چه در زمینه علمی و چه اخلاقی به مدت حداقل ۴سال تحت رصد دانشگاه فرهنگیان هستند واین دانشگاه بر روند آموزش و تربیت و پرورش آنها نظارت دارد؛حال آنکه در ماده ۲۸ این نظارت کمتر بوده و متقاضیان شغل معلمی که از این طریق جذب میشوند حداکثر در بازه یک ساله مورد آموزش و تعلیم قرار میگیرند و طبیعتا کنترل و نظارت بر آنها به مراتب از دانشجو معلمان فرهنگیان کمتر است.
۲_ سقف سنی ورود به فرهنگیان در حال حاضر ۲۴ سال بوده و طبیعتاً سقف سنی خروج و فارغ التحصیلی دانشجو معلمان ۲۸ سال است یعنی مسنترین دانشجو معلمی که ۸ نیمسال تحصیلی را بدون مشروط شدن گذرانده باشد ۲۸ سال دارد.
در حالی که متقاضیان ماده ۲۸ با سن ۴۰ سال نیز میتوانند در آزمون استخدامی شرکت کنند.واضح است این سقف سنی باعث جذب نیروهای در آموزش و پرورش میشود که در میانه عمرشان هستند و چه بسا انرژی و شادابی و توان لازم برای شغل معلمی که خود نیازمند انرژی،حوصله و انگیزه بسیار است نداشته باشند.
۳_ در اساسنامه ذکر شده است که جذب افراد صرفاً در رشتههایی باشد که آن رشته در دانشگاه فرهنگیان وجود ندارد ولی آنچه امروزه و در واقعیت رخ میدهد این است که حتی در رشتههایی که دانشگاه فرهنگیان خود مشغول به تربیت نیرو در آنهاست؛ مانند رشته آموزگاری ابتدایی یا دبیری شاخههای مختلف، جذب نیرو از طریق ماده ۲۸ انجام میشود. که میتوان این امر را مغایر با قانون دانست.
۴_ اگر قرار است جذب نیرو از شیوههایی جز دانشگاه فرهنگیان انجام پذیرد این انتظار میرود که افراد متخصص با نیازمندیها جذب شوند و تحصیلات آنها کاملا با رشته مورد نیاز آموزش پرورش مرتبط باشد، اما در این مورد هم شاهد آن هستیم که فارغ التحصیلان طیف گستردهای از رشتهها که گاهاً ارتباط خیلی کمی با رشته درخواستی آموزش و پرورش دارند میتوانند در آزمون استخدامی شرکت کنند برای مثال دانش آموخته رشته حقوق یا عمران طبق محتویات آخرین دفترچه استخدامی منتشر شده،میتوانند در آزمون آموزگاری ابتدایی شرکت کنند؛ اما آیا این گروه واقعاً مهارتهای لازم را برای برخورد با این قشر از دانش آموزان که در حساسترین مقاطع تحصیلی هستند و رفتار با آنها تخصص لازم را خواهان است در خود دارند.
۵_هرچند کمبود معلم امروزه یکی از مشکلات و معضلات وزارت آموزش و پرورش است باید توجه داشت برای جبران این کمبود جذب نیرو باید با برنامهریزی و آینده نگری انجام پذیرد چرا که استخدام حجم انبوهی از معلم در بازه زمانی کوتاه باعث میشود که چند سال بعد و هنگام بازنشسته شدن معلمانی که اکنون استخدام شدهاند دوباره با کمبود شدید معلم مواجه شویم.
۶_اگر نیاز به جذب نیرو هست چرا از ظرفیت حق التدریسها کمتر استفاده میشود چطور ممکن است فردی به عنوان نیروی حق التدریس شایستگی حضور در کلاس درس را داشته باشد اما به عنوان نیروی رسمی خیر و یا اینکه برای جذب شدن باید همانند دیگر افراد در آزمون استخدامی شرکت کند. به نظر نگارنده اگر کسی در کلاس درس حضور پیدا کرده پس حتما شایستگیهای علمی و اخلاقی لازم را داشته است.
پس چه بهتر که به لحاظ وضعیت شغلی هم به صورت نیروی رسمی و دائم باشد تا با انگیزه و اشتیاق بیشتری به فعالیت خود بپردازد، و اگر هم شایستگیهای لازم را ندارد پس حضورش به عنوان حق التدریس هم قطعا اشتباه است. حداقل کار این است که در جذب نیرو اولویت با حق التدریسی ها باشد و بعد دانش آموختههای دانشگاههای دیگر.
و در آخر هم امیدواریم که متولیان امر آموزش با نگاهی کارشناسی شده و دقیق تر به مسائل آموزش و پرورش بنگرند.
امری که ارتباط تنگاتنگی با پیشرفت و آبادانی کشور دارد و آیند میهنمان قطعا به آن وابسته است.