یادداشت دانشجویی
بررسی بودجه آموزش و پرورش
به گزارش مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان، میثم حیدری، معاونت سیاست ورزی مرکز بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان فارس در یادداشتی نوشت:
بودجه آموزش و پرورش، مسئله ای چالش برانگیز که در ماه های ابتدایی هر سال تنور آن داغ میشود بطوری که از جامعه معلمان تا مدیران ستادی وزارت آموزش و پرورش همه و همه نظری نسبت به آن میدهند. فارغ از درستی این اظهارات یک چیز بین همه مشترک است؛ بودجه آموزش و پرورش کافی نیست. hما به راستی مسئله یا مسائل اصلی در بحث تامین بودجه آموزش و پرورش چیست؟ و چرا در ابتدای هر سال پس از انتشار جداول کلان بودجه ای توسط مجلس همه، حرف از کافی نبودن بودجه وزارت آموزش و پرورش میزنند؟ مشکل اصلی کجاست؟ در داخل وزارت آموزش و پرورش یا خارج از آن؟
بصورت کلی عمده مسائل مربوط به تامین بودجه وزارت آموزش و پرورش در دو دسته مسائل خرد و کلان تقسیم بندی میشود. در قسمت اول یادداشت بررسی بودجه وزارت آموزش و پرورش،سعی شده است بدور از قیاس های نابخردانه و مقایسه های اشتباه وزارت خانه ها، به برسی مسئله کلان اول در بحث بودجه آموزش و پرورش پرداخته شود.
تقریبا همه افراد حاضر در آموزش و پرورش پیرامون این موضوع که بودجه آموزش و پرورش کافی نمیباشد و انجام وظایف با مکفی نبودن بودجه امکان پذیر نیست اتفاق نظر دارند. گاهی دولت مقصر این وضعیت است گاهی وزارت خانه کم کاری میکند و گاهی حتی شاید وضعیت بودجه آموزش و پرورش خوب باشد ولی چون در مقایسه با بقیه وزارت خانه ها و سازمان ها بودجه افزایش پیدا نمیکند اعتراضاتی شکل میگیرد.
اساسا بودجه هر نهاد یا سازمانی باید متناسب با وظایف آن نهاد تعیین و تامین شود تا سازمان یا نهاد مربوطه بتواند به نحو احسن تکالیف خود را به جا آورد.هرچه این بودجه نزدیک تر به مخارج و هزینه ها باشد کار سازمان یا نهاد برای انجام وظایف راحت تر خواهد بود.
نظام بودجه ریزی در کشور ما بر مبنای فلسفه کارکرد گرایی و عمل گرایی تعیین و تکلیف میشود و بودجه هر ارگانی مبتنی بر ثمره و نتیجه ای که برای دولت به همراه خواهد داشت تامین خواهد شد و هرچه این ثمر و نتیجه سریع تر مشهود شود نشان از کارا بودن آن ارگان میدهد. البته لازم به ذکر است در برخی از نهاد ها فارغ از مثمر ثمر بودن یا نبودن کارها ولی بازهم باتوجه به مشهود بودن فعالیت ها،روند تامین بودجه مانند پیشین ادامه خواهد داشت زیرا قابل ارزیابی در کوتاه مدت میباشد.(بعنوان مثال اجرای طرح های متعدد در سازمان تبلیغات اسلامی،سازمان صدا و سیما و....).
بصورت کلی کارکرد گرایی به معنای شناخت و تبیین هر نهاد یا سازمان و در نهایت اثر و منفعت آن برای کل جامعه است، فی الواقع این روش میکوشد به ما نشان دهد هر نهاد یا سازمانی کدام قسمت از کل پازل نظم کشکر را تکمیل میکند.
عمل گرایی هم یکی از روش های فلسفی است که نمود آن در امور مربوط به دولت، از سیاست(واقع گرایی و مصلحت اندیشی) تا اقتصاد و حتی روابط بین الملل مشهود میباشد. معمولا کارکرد گرایی بعد از عمل گرایی مورد توجه قرار میگیرد زیرا ابتدا نسبت هر نهاد با کل مشخص میشود(عمل گرایی) و سپس متناسب با نسبت مشخص شده، کاربرد آن(کارکرد گرایی) تعیین میشود.
معمولا روح حاکم بر بدنه اجرایی کشور ما (همان دولت) مبتنی بر فلسفه ها و روش های بالا میباشد و هر دولت کارنامه نهاد های خود را مبتنی بر وظایف و کارکرد تعریف شده میسنجد. بعنوان مثالی از حاکمیت عملگرایی وکارکرد گرایی بر دولت میتوان به اسناد انتظار دولت ها و همچنین کارنامه های عملکردی دستگاه ها اشاره کرد.
شاید الان برایتان یک سوال پیش بیاید، آیا حاکمیت کارکرد گرایی و عمل گرایی بر دولت مطلوب نیست؟ در پاسخ به این سوال میتوان گفت اتفاقا حاکمیت این دو، بر بدنه اجرایی کشورها مفید میباشد ولی یک نکته مهم وجود دارد، جنس فعالیت تمامی نهاد ها مبتنی بر کارکرد گرایی و عمل گرایی سنجیده نمیشود و یا اگر سنجیده شود نیازمند صبر بالایی میباشد مثال روشنی از این دسته فعالیت ها، امور تربیتی میباشد.
وزارت آموزش و پرورش(متولی تعلیم و تربیت کشورها) یکی از نهاد های حیاتی هر کشور برای رسیدن به اهداف عالی جامعه میباشد حتی میتوان گفت ضامن ادامه حیات فرهنگی_اجتماعی جامعه یک کشور، وابستگی بسیار بالایی به وضعیت آموزش و پرورش آن خواهد داشت. با تمام این تفاسیر و اهمیت بالای وزارت آموزش و پرورش ولی یک نکته در ارتباط با بحث تامین بودجه وزارت آموزش و پرورش ایران وجود دارد. فلسفه حاکم بر امورات اجرایی دولت(عمل گرایی و کارکرد گرایی) برخلاف فلسفه حاکم بر فعالیت های وزارت آموزش و پرورش میباشد.
همانطور که از اسم وزارت آموزش و پرورش هم پیداست، این وزارت خانه متولی رسیدگی به ۲ امر مهم در کشور میباشد، *آموزش و *پرورش و اساسا دیدن نتایج فعالیت های آموزشی و پرورشی مخصوصا فعالیت های پرورشی در یک بازه زمانی کوتاه مدت امکان پذیر نیست و دیدن نتایج این امر، نیازمند افق دیدی چندین ساله است که متاسفانه در بدنه دولتی ایران چنین دیدی وجود ندارد.
میتوان گفت اولین مسئله اساسی و کلانی که مانعی بر سر راه تامین بودجه وزارت آموزش و پرورش میباشد همین بحث حاکمیت عمل گرایی و کارکرد گرایی بر روح دولت میباشد و حل این مسئله میتواند اصلی ترین کار در اصلاح روند تامین بودجه وزارت آموزش و پرورش باشد.