گزارش
نظام آموزش خوب مساوی با نظام آموزشی غرب؟!
به گزارش واحد خبرنگاری پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا؛ سلسله جلسات اعتماد، با موضوعیت اولویتھای تحولی دولت چھاردھم در حوزه آموزش و پرورش در بستر اسکایروم برگزار شد. در این جلسه آقای علی سلطانی به عنوان ارائهدهنده در تاریخ ۲۳ تیرماه حضور داشتند.
*سیاست و فعالیت سیاسی عرصه امر واقعی است*
علی سلطانی در ابتدای نشست بیان کرد: طبیعتاً وقتی میخواهیم در مورد دولت جدید صحبت کنیم ،خیلی نکات ریز را نمیخواهیم بیان کنیم، ھمه اینھا مھم ھستند اما آن چیزھایی که اصل کار ھستند و تخطی از آنھا موجب میشود ما و همه نسبت به آن اعتراض کنیم، نکات اصلی کار است و باید به آنها بپردازیم سیاست و فعالیت سیاسی عرصه امر واقعی است، با شعار و آرمان کمتر کار دارد، اما اصل این است که مردم بر اساس واقعیت ھا عمل میکنند.
*تفاوت دیدگاه در دولت ها*
همچنین وی در ادامه تشریح کرد: دیدگاهها در دولتها متفاوت هستند برای مثال در سال ۹۰ سند تحول تدوین شد اما در دوره آقای روحانی سند ۲۰۳۰ ترجمه و بومی سازی شد ولی اصل مهم این است که برنامه از پیش تعیین شده برای ما سند تحول هست که راه سند تحول، یا سیاستھای کلی ایجاد تحول در آموزش و پرورش میباشد.
*کار روزمره آموزش و پرورش کار سنگینی است*
ادامه نشست با بیان دو اصل مهم وزارت آموزش و پرورش همراه بود، علی سلطانی گفت: وزارت آموزش و پرورش در کنار داشتن دید تحولی و متحول کردن نظام تعلیم و تربیت، فردی که برای وزارت پیشنهاد میشود و تاییدیه سکان آن را از مجلس میگیرد، باید توان مدیریت فعالیت و کارهای روزمره آن را داشته باشد مثل تحقق رتبهبندی یک میلیون معلم در طول یک سال، مسئله برای ما فهم تحولی است اما نباید از امورات وزارتخانه غافل شد زیرا هدف از وزارت آموزش و پرورش رشد مدرسه است نه فقط مدیریت یک مجموعه به نام وزارت آموزش و پرورش. مدرسه سه تعریف دارد یکی منظور ساختمان و جایی که درس خوانده میشود، دوم منظور بروکراسی اداری که از مدیر و معاونین و غیره تشکیل شده و مورد سوم که مهم هم هست تعریف به عنوان ایده آموزش عمومی و محمل جامعه سازی.
*تعریف کردن مدرسه ذیل عقب ماندگی تاریخی از غرب*
ایده غالب آموزش و پرورش ما تعریف مدرسه ذیل عقب ماندگی تاریخی است که در این رویکرد افراد و مسئولان مرتبط با این حوزه، اینگونه دیدگاه فکری دارند و نظام آموزشی خوب مساوی نظام آموزشی غربی هست، اما ما باید مدرسه را ذیل ایده پیشرفت خودمان تعریف کنیم، یعنی پیشرفت اسلامی ایرانی. مثلا ما چه نوع دانش آموزی رو نیازداریم که تربیت کنیم؟
این خیلی مھم است، زیرا ما سر بزنگاهھا درک میکنیم که مدارسمان چقدر ضعف دارند مثل اغتشاشات ۱۴۰۱، آموزش عمومی به معنای تربیت ھمگانی به معنای جامعه سازی، که این معنای سوم رو ذیل دو تا رویکرد میشود فھم کرد، که یکی از آن دو الگوی پیشرفت ملی هست.
بدنه کارشناسی آموزش و پرورش عمدتا ثابت است
علی سلطانی در پایان جلسه با چند نکته در مورد خط فکری و مسیری که از قبل به میراث گذاشته شده و همچنان هم ادامه دارد اشاره کرد و آن کارشناسی کشور ما، جھتگیری شان با جھتگیری انقلاب اسلامی یکسان نیست بدون تعارف بدنه در علوم تربیتی دانشگاه، تحصیل کرده در دانشگاه فرھنگیان اصلا تحصیل کرده، آیا دانشگاه فرھنگیان جھتگیری کاملا اسلامی در امر کارشناسی دارد؟ برخی محتوا در اندیشه اسلامی و تعلیم و تربیت، فلسفه تعلیم و تربیت، سیره نبوی و امثالهم بیان میکنند، منتھا ربطی به کار کارشناسی ندارند، ما در تربیت کارشناس ضعف جدی داریم و ضربه خوردیم و میخوریم. عدالت در حیطه آموزشی با مدارس غیر انتفاعی زیاد مطابقت ندارد و مدارس غیر انتفاعی و خصوصی ما به کل مدارس ، در جھان تقریبا اول است و این باعث جدا شدن عموم مردم از خواص و قشرهای متفاوت است و باعث بروز مشکلات و چالشهای اجتماعی و ناعدالتی در دسترسی به امکانات و آموزش اما نکته مهم این هست که خواص در بدنه ثابتی که گفتیم حضور دارند و اثر گذارند.