یادداشت دانشجویی
دانشگاه فرهنگیان اولین گامِ تشکیلاتی
به گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، عرفان محمدی در یادداشتی برای بعثنا نوشت:
دیدارهای رمضانی مقام معظم رهبری با دانشجویان هر سال حاوی نکات و رهنمودهای ارزشمندی است که چراغ راه تشکلهای دانشجویی در تحقق رسالت و ماموریتشان میشود. بیانات امسال البته با یک تذکر جدی از سوی رهبر انقلاب به تشکل های دانشجویی همراه بود:«توقّع از تشکّلها خیلی زیاد است. اوّلین توقّع اینکه شما باید در محیط دانشجویی اثر بگذارید؛ این اثر دیده نمیشود، کم دیده میشود. شما تشکّلید. تشکّلها باید در درجهی اوّل، نگاهشان به داخل دانشگاه باشد؛ شماها در درجهی اوّل، نگاهتان بیشتر به بیرون دانشگاه است.»
غفلت فعالین دانشجویی از دانشگاه و تمایل به فعالیت در بیرون دانشگاه علل مختلفی دارد، من جمله: کمرنگ شدن هویت دانشجو به عنوان نقش آفرین اجتماعی و موذن جامعه واهمه داشتن از مخاطب قرار دادن دانشجو و ناامیدی از امکان ایجاد تغییرات مثبت.
غیرسیاسی دیدن دانشگاه و تجربه بی رغبتی مخاطبین از گفتگو سیاسی اطمینان مفرط از سلامت فکری و امنیت از هجمه دشمن در دانشگاه عدم همکاری مدیریت دانشگاه در فراهم آوردن فضایی مناسب گفتگو، محافظه کاری و گذاشتن شروط بسیار، دخالت بی مورد و نظارت جزئی و سرزنشو....
مجموع مواردی که ذکر شد در کنار پیچیدگی طراحی و اجرای اقدام موفق و موثر، بعضا تشکل ها را به این تصمیم میرساند که عطای دانشگاه را به لقای آن بخشیده و حداکثر جلسات داخلی و محل تجمعشان را در دانشگاه قرار میدهند؛ درحالیکه باید توجه داشت که اساساً دانشگاه مبدا تحولات است [یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم!] و اگر ذرهای امید به تغییر وجود داشته باشد باید آنرا در دانشگاه جست. زیرا که هنوز این نهاد دانشگاه است که تا حد زیادی مرجعیت فکری مردم را در دست دارد و خط فکری جامعه امتداد خطیست که از دانشگاه خارج میشود. در فقره دانشگاه فرهنگیان اهمیت تمرکز بر صحن دانشگاه و رفتوبرگشت با دانشجو دوچندان میشود زیرا که اساس مسئله و ماموریت اصلی، تربیت معلم است. تربیت معلم تمام و کمال، منهای بصیرت سیاسی و جهان بینی تمدنی مساوی با تربیت دانشآموزان صرفا اخلاق مداری ست که با استقلال، عدالت و ظلمستیزی بیگانه اند و در واقع همان شهروند جهانی مطلوب غرب شدهاند.
از این جهت شاید بتوان گفت رها کردن صحن دانشگاه فرهنگیان در برهه های حساس و انتقال فعالیت ها به بیرون از پردیس و مرکز، تقریبا چیزی شبیه ترک تنگه احد است. ماندن و حفظ این سنگر هم سخت است ولی از عهده کسی غیر از دانشجومعلم مومن انقلابی بر نمیآید.
ذکر این نکته نیز حائز اهمیت است که منظور از نگاه به درون دانشگاه، کوتاه دیدن سقف کنش و افق تشکیلاتی نیست؛ بلکه این تاکیدات دقیقا برآمده از آیندهبینی تمدنی، شناخت جایگاه و رعایت الویت هاست. چراکه آقا در ادامه صحبتشان میفرمایند:«شماها در درجهی اوّل، نگاهتان بیشتر به بیرون دانشگاه است. به بیرون دانشگاه [هم] نظر داشته باشید؛ همینطور که گفتم، دغدغهمند باشید، انتقاد کنید، اشکال داشته باشید، راه حل ارائه بدهید، اینها خوب است، امّا از این خوبتر، از این لازمتر، این است که شما به داخل دانشگاه نگاه داشته باشید؛ روی دانشگاه کار بکنید.»