مرکز بسیج دانشجویی

یادداشت دانشجویی

تعلیم و تربیت در خط مقدم

به  گزارش پایگاه خبری تشکیلاتی بعثنا، زهرا شایان نژاد خبرنگار بعثنا در یادداشتی نوشت:

غرب دشمن شکست خورده جمهوری اسلامی ایران در سال ۵۷ است، دشمنی که بعد از تحمیل هشت سال جنگ که ما آن را دفاع مقدس میدانیم_دفاعی که به جهت اهداف و آرمان‌های والای رزمندگانش مقدس نامیده شده بود و خونهای ریخته شده که رنگ و بوی ایستادگی و آزادگی داشتند_ دستش از منافع کشورمان خالی مانده بود، حال در سال‌هایی که از آن شکست میگذرد و جمهوری اسلامی ایران هیچ‌گاه به تکیه‌گاهی و اعتماد به این قدرت استکباری روی نیاورده است اما باید مراقب آن باشد که درهای دیگر ورود سیاست‌گذاری و نفوذ این کشورها را به روی خود ببندد. درست در ایامی که سالگرد این مبارزه را گرامی می‌داریم رهبر فرزانه و حکیم انقلاب یادآور می‌شوند که مراقب حساسیت‌های نفوذ فرهنگی دشمن باشیم، قطعاً غرب و نظام سلطه‌گری که زخم خورده‌ی مبارزه و دفاعِ تا پای جان رزمندگان اسلام است بعد از آن‌که در راهی به بن‌بست می‌خورد راه‌های دیگر را می‌آزماید و درهای دیگری را به روی خود می‌گشاید تا روزنه‌ای برای ورود به سرزمین ایران پیدا کند. اکنون این روزنه و راه، طریق فرهنگ و جنگ نرم است؛ پس رزمندگان این زمان باید خط مقدم خود را بشناسند و دفاع مقدسی را علیه فرهنگ غرب رقم بزنند. همه جوانان و روشن‌فکران از هر قشر و بومی می‌توانند رزمندگان این میدان باشند، اما می‌توان گفت یکی از اساسی‌ترین و حساس‌ترین نقش‌ها از آن معلمانی است که خشت خام کودکان و نوجوانان در دستانشان است و باید مراقب پی‌ریزی و نهادینه شدن فرهنگ و تفکر درست در این قالب‌ها باشند پس برای این مبارزه باید مصداق‌های نفوذ فرهنگی و برخی از داده‌هایی را در سطح جامعه و میان جوانان یافت و با شناخت آن‌ها کنشگری و تصمیم‌سازی درستی را رقم زد. اما پیش‌ از شناخت این داده‌ها لازم است یک پلی بکی بزنیم به نقطه آغازین این ماجرا یعنی همان برگزیدن و به میدان مبارزه آوردن رزمندگان عرصه تعلیم‌وتربیت؛ فلذا ما باید در نهاد آموزش‌وپرورش به‌دنبال کسانی باشیم که درعین شناسایی مصادیق فرهنگ بیگانه عزم و اراده مبارزه با آن را نیز داشته باشند. پس این مهم برمی‌گردد به عرصه تربیت معلم که مهم‌ترین مرکز ثقل آن دانشگاه فرهنگیان است، و درنتیجه معلمی که از تهاجم فرهنگی و جنگ نرمی که دشمن سال‌هاست به راه انداخته است آگاه می‌شود و به‌ازای آن عزم کنشگری می‌کند می‌تواند به شناخت ساختارها و چشمه‌های نفوذ فرهنگ غرب برسد و با آسیب‌شناسی آن قدم در مسیر تربیت درست دانش آموزانش بردارد. شناخت فضاهایی همچون پیام‌رسان‌های خارجی، فیلم‌ها و سریال های آمیخته با فرهنگ غرب، موسیقی‌ها و تصاویری که هر کدام پی هدفی بین اقشار متفکر و جوان جامعه منتشر یا به عبارت رسانه‌ای خودشان وایرال می‌شود هرکدام بهره القای تفکر و اهداف خاصی هستند که با پوششی موجه بین دانش‌آموزان و قشر جوان دست‌به‌دست می‌شوند و معلمانی که میان این نسل جوان زیست می‌کنند و مؤثرترین ارتباط‌ها را با آن‌ها دارند را برمی‌انگیزانند و مسیر خط مقدم جبهه فرهنگی را به روی آن‌ها می‌گشاید. حال که به نقش حیاتی معلم از تربیت شدن تا تربیت کردن پی بردیم نگاهمان را به ابعاد وسیع‌تری گسترش می‌دهیم و می‌بینیم که در کنار آگاه‌سازی متربی برخی از نهادهای دیگر هم هستند که به‌جهت پیوند با زندگی اجتماعی و تأثیر بر روند سایر دستگاه‌ها نیاز است در این عرصه ورود پیدا کنند و بر فعالیت و روشنگری معلم صحه بگذارند. نهادهایی همچون صدا و سیما که بسیار برای جوانان الگوساز است، نهاد خانواده و آگاه کردن والدین از اهداف و چهره واقعی هر کدام از این موارد نفوذ فرهنگی، و هر نهاد دیگری که به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم با نهاد آموزش‌وپرورش ارتباط پیدا می‌کند و نقش اثرگذاری بر تصمیمات و خط فکری نوجوانان و جوانان دارند و عهده‌دار کنشگری و روشنگری علیه جبهه‌ی جنگ نرم هستند در اینجا موظف‌اند ایفای نقش کنند. و همانا این جنگ نرم و جبهه فرهنگی رزمندگانی از هر عرصه و نهاد و سازمانی را خواهان است چرا که تمام جامعه در کنار یکدیگر می‌توانند پیروز میدان باشند.